🔻میخواستن عقد کنن ولی به خاطر انفجار پیجرها، داماد، چشم و دستهاشو از دست میده.
زنگ میزنن به پدر عروس که قرار عقد رو لغو کنن، عروس پشت تلفن داد میزنه:
تا قبل این، میخواستم زنش بشم، الان میخوام کنیزش بشم
📌 لینک عضویت در کانال ذره بین:👇
https://eitaa.com/Down_With_Zion