🔰کفش تنگ در زمین وسیع‼️ ✳️تابه‌حال از خود پرسیده‌اید که چرا در سرتاسر دنیا -و به تبع در داخل کشور نیز- عموم مردم از زندگی خود لذت نمی‌برند و اگر از وضعیتی که در آن قرار دارند سوال شود، عمده آنان ناله نارضایتی سر می‌دهند؟ به علاوه چرا شاخص امیدواری آنان به آینده در وضعیت نامطلوبی بوده و هیچ افق روشنی برای خود و جامعه نمی‌بینند؟ انباشت نارضایتی و ناامیدی در انسان قرن۲۱، نتیجه چه عواملی است؟ به زعم نگارنده این سوالات، سوالاتی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد بلکه پاسخ صحیح به آن می‌تواند راهگشای بسیاری از مسائل جاری کشور قرار بگیرد؛ به طور کلی تاکنون دو دیدگاه مختلف در پاسخ به این سنخ از سوالات شکل گرفته است؛ در ادامه به اختصار این دو دیدگاه را بررسی می‌کنیم؛ بخوانید! 1⃣به باور دیدگاه اول، محیط پیرامونیِ یک شخص است که لذت از زندگی و امیدواری نسبت به آینده را رقم می‌زند؛ این دسته تنگناهای اقتصادی و محدودیت‌های اجتماعی را -البته با تفسیری که خود از محدودیت دارند- قاتل انحصاری امید در یک جامعه پنداشته و مباحثی نظیر تزریق امید را به تمسخر می‌گیرند! صاحبان این دیدگاه -که اغلب سابقه مسئولیت‌های کلان را در کشور داشته و هم‌اکنون دست عمده آنان از قدرت کوتاه است- تنها علت ناامیدی عمومی را عملکرد رقبای سیاسی خود معرفی کرده و هرگونه تأثیر سوء رسانه‌ها بر آرامش مردم را انکار می‌کنند؛ این رسانه‌ها در برابر اعتراض عمومی به سیاه‌نمایی‌های گسترده‌ای که انجام می‌دهند مدعی هستند "ما نمی‌توانیم برای لذت بردن از زندگی، همانند شما سر خود را در برف فرو کرده و بی‌خبر از حوادث پیرامون خود باشیم!" 2⃣در نقطه مقابل دیدگاهی وجود دارد که معتقد است منحصر نمودن عوامل لذت و امیدواری در شاخص‌های اقتصادی، همخوانی چندانی با واقعیت‌های صحنه ندارد؛ چه بسیار افرادی که در عین برخورداری از بهترین و بیش‌ترین امکانات رفاهی از پوچی و ناامیدی مفرط، در رنج و عذاب‌ هستند؛ این دسته در تبیین دیدگاه خود، فردی را مثال می‌زنند که در یک زمین وسیع و پهناور، کفش تنگی به پای خود کرده و علیرغم برخورداری از شرایط مطلوب محیطی، زحمت و عذاب بیهوده‌ای را به جان خریده است؛ در نظر این گروه، رسانه‌هایی که نان آنان در تلخکامی و ناامیدسازی ملت نهفته است، به منزله کفش تنگی هستند که به پای افکار عمومی شده و با گرفتار نمودن جامعه در زندان تنگ شایعات و سیاه‌نمایی‌ها، آنان را از یک زندگی معمولی محروم کرده‌اند؛ این دیدگاه معتقد است که هرچند این رسانه‌ها تزریق امید را به استهزا گرفته و غیرممکن تلقی می‌کنند ولی زالوصفتانی هستند که با رسانه‌های زنجیره‌ای خود، خون امید را از رگ‌های جامعه می‌مکند! به اعتقاد این دسته برای برخورداری از یک زندگی مطلوب و باطراوت، هیچ لزومی ندارد که سر خود را در برف فرو کرد؛ بلکه باید در کنار بهبود وضعیت اقتصادی، خود را از زندان تنگ مجازی که توسط رسانه‌های معلوم‌الحال ساخته شده است رهایی بخشید.        با ما همراه باشید @Dr_bavir