┄═🌿🌹🌿═┄
💌
#شھـــــیدانه
#شهید_محسن_نائینیفرد
🌷یک روز اومد خونه بدون اینکه به حاج آقا حرفی بزنه ماشینو برداشت برد. چند روز بعد فهمیدم به علت کمبود امکانات در خرمشهر و آبادان، ماشینو اومده برده برای جابجایی مهمات! بعد از چند وقت دیدم اومد خونه و ماشین همراهش نبود؛ حاج آقا گفت: ماشین کجاست؟ سرش رو انداخت پایین و گفت: پارکش کرده بودم توی آشیانه تانک؛ راننده تانک هم بیخبر از همه جا اومد و رفت رو ماشین و اونو له کرد. حاج آقا نگاهی بهش کرد و گفت: فدای سر امام (ره) و تو. تا این حرف رو شنید خیالش راحت شد، لبخندی زد و رفت صورت بابا رو بوسید.
🗣راوی: برادر گرامی شهید
...............................
کانال های ما ⬇
💠
sapp.ir/Ebrahim__hadi
💠
eitaa.com/Ebrahimedelha_ir
💠
rubika.ir/Ebrahimedelha__ir