💠
اقتصاد ، برآیند رفتار و تلاش انسانها ، برای دست یابی به منافع و ارجحیت هایشان است .
چنانچه تضاد منافعی بین منافع فردی و اجتماعی ،امکان وقوع نداشته باشد ، دولت نباید در اقتصاد دخالت کند ( فرض بی اساس نئولیبرالیسم ).
🔹 اگر چنین فرضی وجود ندارد که ندارد ، وظیفه دولت ایجاد تعادل بین منافع شخصی و منافع جمعی است .
🔹ایجاد این تعادل که مستلزم تغییر در رفتار اقتصادی افراد است ، با صدور دستور و تعیین دستوری عوامل اقتصادی از جمله قیمت ، ( خصوصا در میان مدت و بلند مدت ) امکانپذیر نیست .
🔹دولت با تنظیم قوانین موثر بر تصمیمات اقتصادی افراد ( که عموما میتوانند در عرضه و تقاضا ، متبلور شوند ) و مدیریت رفتار اقتصادی آنها ، باید منافع شخصی را در جهت منافع عمومی ، ایجاد کند و هزینه منافع شخصی متضاد با منافع عمومی را بشدت افزایش دهد .
🔹 توانایی دولت ها در این رابطه قبل از هر چیز به درجه سلامت اقتصادی مدیران بسته است.
🗣محمدرضا یزدی زاده
🆔
@twittereconemy