هدایت شده از  مکتب سلیمانی🌿
✍ کمالی اندر حکایت قهر شهردار تبریز از جلسه شورای شهر نمیدانم چرا بعضی وقت ها آب سربالا میرود اینکه چرا شهردار از انتقاد و باز خواست بخشی از شورای شهر ناراحت شده به نظرم حق دارد، میگوییدچرا؟ چون تز اول تصدی ریاست و در دوره ریاست قبلی شورا کسی از گل نازک تر به ایشان نگفته بود و انتقاد سخت و شدید برای اولین بار شکننده است از این بابت به نائب رئیس و اعضای انقلابی شورای شهر که تمرین و ممارست برای ایستادگی را شروع کرده اند باید تبریک گفت. و آن بخش از شورای شهر که در جلسه مذکور غایب غیر موجه بوده اند باز خواست نمود و از آنان درخواست کرد که طی مصاحبه با خبرنگاران موضع خویش را مشخص نمایند، تا مردم تبریز در انتخابات آتی ضمیر پنهان نمایندگان خویش را بیشتر و بهتر بشناسند. و از خبرنگاران نیز انتظار می‌رود صرف نظر از جناح بندیهای سیاسی این مسئله را رها نکنند تا مشخص شود هرکه در او غش باشد. و اما مهم تر از همه منتقدین وضعیت شهر و شهرداری و شورای شهر است. منتقدین محترم دنبال چرایی وضعیت بوجود آمده نیستند. دنبال چگونگی نیروها و مدیران تحمیل شده در شهرداری نیستند. دنبال بخشی از شورای شهر که لوایح سه فوریتی را امضا و امکان بحث و چالش را از خود سلب میکردند نیستند. بدنبال اینکه به چه دلیل این همه غایب در آن جلسه شورای شهر وجود داشت و اینکه تعمدا غایب شده بودند تا جلسه به حد نصاب نرسد ووو نیستند بعضی از منتقدین در این ایام بحرانی هم درد مردم را رها کرده و به درد جناحی خویش مبتلا میشوند از هر سکویی پرش و جهش میکنند که به انتقاد از شهردار انقلابی تهران و نماینده همسو با آن بتازند و تخریب نمایند. اگر چنانکه شهردارانی در سایز کوچک تر دچار تخلف و رد صلاحیت شده یا میشود چطور همان فرد در سایز بزرگ تر مورد تایید همان نهادها گشته یا میشود. ( اینجا بود که منتقدین و خبرنگاران باید وارد میشدند و نشدند) اینجاست که نهادهای نظر دهنده به صلاحیت را باید مورد نقد قرار داد و اینجاست که باید دادستانی را مجبور به ورود به قضیه نمود که هرگز مورد توجه قرار نگرفت و نمی گیرد. اگر شهردار تهران ، شهردار را برای تبریز تحمیل کرده است این از ضعف و ناتوانی شورای منتخب ما بوده است که زیر بار چنین تحمیلاتی رفته است! و اما سخن آخر با خود شهردار تبریز: اینکه در اثر کثرت برف که در این روزهای کم آبی نعمت بزرگی بود ترافیک پدید و برای مردم مشکلاتی پیش آمده بود. شما بهترین کاری که میتوانستید بکنید این بود که مثل قلیباف چکمه پوشیده در وسط میدان بحران حضور یافته و شهرداران مناطق را نیز فراخوان داده و حتی شورای شهر را نیز پای کار می آوردید و صدا و سیما و افکار عمومی را هم به این طریق با خود همراه میساختید. متاسفانه نه خود چنین تشخیصی دادید و نه اطرافیان چنین به چنین تشخیصی رسیدند که به شما مشاوره بدهند.توفیقی بود که از دست تان رفت. در مرحله بعدی از باب اینکه المومن کیث باید خودتان پیشقدم شده و از شورای شهر تشکیل جلسه ویژه را درخواست میکردید و همه را برای دلجویی از مردم بسیج میکردید که این زرنگی را هم خداوند ازتان دریغ فرمود. اما اینکه از صحبتهای بخشی از شورای شهر در بازخواست و مطالبه گری ناراحت شده و به آن سخنان ناراحت کننده لقب مرثیه سرایی داده اید جای تاسف اش بیشتر از همه چیز است میتواند نشان دهد که شما و بعضی دیگر مرثیه را ناراحت کننده و بیهوده تلقی کرده و میکنند فقط در این باب خواستم یادآوری کنم که حضرتعالی و بعضی روحانی زادگان محترم و بعضی معممین گرامی حامی شما از پول مرثیه رشد و نمو داشته اید. ایکاش فرهنگ لغات را جستجو کنید و برای لحظات خشم و غضب و ناراحتی خویش کلمه دیگری پیدا و بکار گیری نمایید چرا که مرثیه امری بسیار مقدس در فرهنگ آذربایجان است. شهر تبریز تبریز برف سنگین در تبریز نا کارمدی در شهر تبریز