دکتر درخشان: والراس مدعی بود که با به‌کارگیری هر دو استدلال قیاسی و استقرایی می‌توان اقتصاد ریاضی را هم‌ردیف علومی مانند نجوم و مکانیک قرار داد:«در قرن بیستم... این نیاز حتی در فرانسه احساس خواهد شد که علوم اجتماعی را باید بر عهده فرهیختگانی گذاشت که پذیرای هر دو تفکر استقرایی و قیاسی بوده و با استدلال و نیز تجربه آشنا باشند.‌ اقتصاد ریاضی با علوم نجوم و مکانیک هم‌ردیف خواهد شد و در آن روز است که کارهای ما را عادلانه قضاوت خواهند کرد» پارِتو در سال ۱۸۹۲ کرسی استادی والراس در لوزان را بر عهده گرفت. پارِتو بعد از آنکه در نظریه تعادل عمومی والراس به چندین دستاورد مهم رسید بر کاستی‌های جدی در اقتصاد محضِ والراسی واقف شد. نامبرده در کتاب دوره اقتصاد سیاسی (۷ـ۱۸۹۶) چنین نوشت:«... اقتصاد محض، صورت عمومی پدیده‌ها را به ما نشان می‌دهد و اقتصاد کاربردی، تقریب ثانویه‌ای از این پدیده‌هاست لیکن هیچ‌کدام نمی‌توانند به ما نشان دهند که زندگی اقتصادی آحاد جامعه را چگونه می‌توان مدیریت کرد» پارِتو در کتابش بر اهمیت روابط متقابلی که بین پدیده‌های اقتصادی و اجتماعی وجود دارد تأکید زیادی کرده است. سخنان او در مباحث پایانی این کتاب(راهنمای اقتصاد سیاسی۱۹۰۶) انحراف از اصول والراس(انتزاع برخی اصول از اقتصاد و ریاضی‌نمایی آن) را به خوبی نشان می‌دهد:«هرآن‌کسی که بخواهد حقایق اجتماعی را به صورت علمی مطالعه کند باید واقعیات را مد نظر قرار دهد نه اصول انتزاعی و نظایر آن را» جالب اینکه«از آن به بعد پارِتو اقتصاد را رها کرد و صرفا بر جامعه‌شناسی متمرکز شد» (فریب بزرگ،ص۶۶,۶۷,۶۸) @EghtesadeMardomi