روایت مهدی مجاهد از شب یلدای پارسال شهید جمهور در جمع سربازان ارتش در گرگان:
پارسال همین روز به حاج آقا گفتیم اجازه بدید سفر گلستان رو یک روز بندازیم عقب تا شب یلدا را کنار خانواده باشید. اما گفتن شنبه روز اداری است کار زیاد داریم سفر را عقب نندازید و با لبخند گفتن همانجا شب یلدا هم میگیریم وبا نظر ایشون قرار شد بریم جمع سربازهایی که از خانواده شون دورن.
از ابتدای سفر که ساعت پنج صبح بود و علیرغم برگزاری برنامه های مختلف و رفت و برگشت زمینی به گرگان (برای حضور در گنبد کاووس)، تصور نمیکردیم خستگی بیش از ۱۵ ساعت کار، اجازه حضور ایشان در برنامه یلدایی سربازان پادگان ارتش را بدهد اما ساعت حدود هشت شب در جمع آنان حاضر شدند.
قبل از رسیدن حاج آقا از آنها پرسیدیم برنامه امشب تون چیه؟ یکی میخواست خاطره چند بار فرارش از پادگان و کتک های پدرش را تعریف کند، یکی هم صدای خوبی داشت و میخواست شعر عاشقانه برای نامزدش بخواند و ...اما نمیدانستند مهمانشان کیست و ما هم نگفتیم که قرار بر حضور آیت الله رییسی است.
سربازانی که فکر میکردن میزبان فرمانده شان خواهند بود، ناگهان رییسجمهور را دیدند و در عین شوکه شدن، خوشحالی زایدالوصف در نگاهشان موج میزد. سربازان وطن با حضور گرم و بیپیرایهی رییسجمهور شهیدمان، هم خاطره خوب گفتند و هم شعر آبرومندانه خواندند و هم پذیرایی خوبی به عمل آوردند.
البته حاجآقا بعد از حضور در پادگان، به جلسه شورای اداری استان رفت و جشن تحویل مسکن به مردم و تا ۱۲ شب برنامههایش ادامه داشت!
🔰
https://eitaa.com/rahe_abrahim
🔰
https://ble.ir/rahe_ebrahim