🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴
تیر باران آسمان
شهادت امام حسن
۱- همسر مناسبترین فرد است.
صدهزار درهم برایش فرستاد و به او قول ازدواج با یزید را داد .جعده آن حضرت را با ریختن زهر در آب آشامیدنی مسموم کرد.
۲- برادر که آمد به گریه افتاد از رفتار بدی که با او میشود. به حسین علیه السلام فرمود: ظلم و ستمی که بر من میشود همین زهری است که به من داده اند
اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله ؛ هیچ روزی مانند روز و سرنوشت تو نیست؛ ای حسین!
۴- این گونه وصیت کرد:
گواهی می دهم به وحدانیت خدا .
حسین جان! جنازه مرا در کنار جدم رسول خدا دفن کن به شرط آن که کسی مانع این کار نباشد. اگر تو را از این کار باز داشتند مبادا بر آن پافشاری کنی؛ راضی نیستم به خاطر این کار قطره ای خون به زمین ریخته شود.
۴- پیکرنورانیاش را برتابوتی گذاشتند. و روی شانه ها تشییع کردند. حسین علیه السلام بر پیکر برادر نماز خواند.
سپس تابوت را به سمت قبر رسول خدا حرکت دادند. تادر آنجا اندکی توقف کنند.
خبر بردند که بنی هاشم قصد دارند، حسن علیه السلام را در کنار قبر رسول خدا دفن کنند.
۵- زنی بر استری زین کرده سوار شد و به آنجا آمد و گفت:نباید در اینجا کسی دفن شود .
حسین علیه السلام فرمود: برادرم ، به من امر کرد که بدنش را بیاورم تا تجدید عهد کند. اگراز نظر ما جایز بود، بر خلاف میل تو او در اینجا دفن می شد. سپس بدن برادر را به سوی بقیع حرکت داد.
۶- اینگونه بود که دستور داد، پیکر آسمان را تیر باران کردند؛ تاهفتاد تیر.
بنی هاشم خواستند شمشیر بکشند ولی حسین علیه السلام فرمود: وصیت برادرم را ضایع نکنید.
آنگاه پیکر مبارک را به سمت بقیع حرکت دادند و در کنار جده اش فاطمهی بنت اسد دفن کردند
🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤