🌹خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام ✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و بیستم ❇️ اعزام طلایه‌داران لشکر به سوی شام 🔸تذکراتی به شُرَیح‌بن‌هانی [ دوازده هزار نفر از یارانم را به عنوان اولین گروه لشکریان به سوی شام روانه کردم. شریح‌بن‌هانی را به فرماندهی جمعی از آنان و زیادبن‌نضر را به فرماندهی گروه دیگر انتخاب کردم. به شریح‌بن‌هانی تذکر دادم: ] 🔻در هر صبح و شام از مخالفت با خدا بپرهیز و از فریب‌کاری دنیا، بر نفس خویش بیمناک باش و هیچ‌گاه خود را از وسوسه دنیا ایمن مپندار. بدان که اگر نفس خویش را از بسیاری از آنچه دوست می‌داری باز نداری، هوا و هوس تو را به راه‌هایی می‌کشاند که زیان‌های فراوان در انتظارت خواهد بود. پس همواره زمام نفس خویش را در دست گیر و راه خطا را بر او ببند و وقتی به خشم آمدی، مقهورش ساز و بر نفس خویش حاکم باش. 🔻مشابه همین تذکرات و سفارشات را به زیادبن‌نضر کردم. 🔸پرهیز از اختلاف و تفرقه [ در مسیر حرکت طلایه‌داران لشکر، بین شریح‌ و زیادبن‌نضر اختلافاتی پدید آمده بود و هرکدام در نامه‌ای که برای من فرستادند، از دیگری گلایه‌هایی کردند. در نامه‌ای که برای آنان فرستادم، نوشتم: ] بسم الله الرحمن الرحیم از بنده خدا علی امیرالمومنین، به زیادبن‌نضر و شریح.بن‌هانی 🔻سلام بر شما، من نیز همگام با شما خداوندی را سپاس می‌گویم که جز او خدایی نیست. اما بعد، زیادبن‌نضر را به فرماندهی مقدمه لشکر خویش مصوب کردم و او را امیر آنان ساختم و شریح را نیز فرمانده گروهی دیگر از آن سپاه قرار دادم. اگر دشواری اوضاع موجب شد تا دو لشکر مدیریت واحدی را بپذیرند و هر دو فرمانده با هم یکدل بودند، در آن صورت، زیادبن‌نضر فرماندهٔ همگان باشد؛ اما اگر از یکدیگر جدا شدید، آنگاه هر یک از شما فرمانده لشکری است که ما به او سپرده‌ایم. 🔻بدانید که مقدمه لشکر به منزله دیده بانان سپاه است و طلایه‌دارانِ مقدمه نیز به منزله دیده‌بانان لشکر. بنابراین، با خروج از مرزهای سرزمین خود، در اعزام طلایه‌داران برای گشت‌زنی و کسب اطلاع کوتاهی نکنید و آنها را از بیراهه‌ها و در پناه درختان و تپه‌ها به دیده‌بانی بفرستید تا فریب دشمن را نخورید و در کمین دشمن گرفتار نشوید. 🔻همچنین تاکتیک های نظامی دیگری را برای آنها، یادآور شدم و در ادامه نوشتم: از تفرقه و پراکندگی بپرهیزید. اگر در جایی فرود آمدید، باهم فرود آیید و اگر از جایی حرکت کردید، با هم حرکت کنید و...شما فرماندهان، خود، به نگهبانی از لشکر خویش بپردازید. مبادا به خواب بروید، مگر برای زمانی اندک. باید همه همّ‌و‌غمّ شما مراقبت از لشکر باشد تا به دشمن برسید. 🔻باید هر روز پیکی از جانب شما نزد من بیاید و گزارشی از شما بیاورد؛ زیرا من نیز به دنبال شما در حرکت هستم؛ هر چند چیزی جز آنچه خدا بخواهد، نمی‌شود. 🔻خونسردی و متانت خود را حفظ کنید و از شتاب‌زدگی بپرهیزید؛ مگر آنکه فرصت مغتنمی باشد که عذر و حجتی [ بر شتاب ورزیدن ] داشته باشید. مبادا آغاز به جنگ کنید؛ مگر آنکه دشمن جنگ را آغاز کند یا فرمان من به شما برسد، انشاءالله. والسلام. 📚منابع: ۱. نهج البلاغه، نامه ۵۶ ۲. شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۹۱ ۳. تحف العقول، ص۱۹۱ ۴. وقعة صفّین، ص۱۲۲ ۵. نهج البلاغه، نامه ۱۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...