❁﷽❁
✍️ نقد اندیشه همسان انگاری إتخاذ واسطه بت ها از سوی مشرکین با مسلمانان از سوی سلفیت
🔸بی شک قوی ترین رسانه موجود در نزد عرب فصیح جاهلی، شعر و کلام دارای آهنگ و وزن است! شعر ابزاری کلیدی برای انتقال مفاهیم در جنگ فکری با دشمنان است. رسول خدا (ص) همواره از این ابزار، برای بیان حقایق ناب توحیدی استفاده می کرد. او شعرایی همانند حسان بن ثابت را تشویق به گفتن شعر برای مقابله با اشعار دشمنان اسلام می نمود.
🔹معرکه أحد یکی از مواردی است که رسول خدا (ص) برای تقابل با اندیشه های شرک آمیز قریش به کلام موزون تمسک کرد.
بعد از شکست نظامی مسلمین، ابوسفیان با هدف تحقیر و به رخ کشیدن عقاید شرک آمیز خود، آن حضرت را خطاب قرار داد و گفت:
«أُعْلُ هُبَلْ» ( هبل [بت معروف عرب جاهلی] غلبه و بزرگی با تو است!)
رسول خدا (ص) در پاسخ او فرمود:
«اللَّهُ أَعلَى و أَجلُّ» (الله دارای علو بالاتر و جلیل تر است) ابوسفیان با اصرار بر دشمنی و کینه خود دوباره گفت:
«لنا العُزَّى و لاَ عُزَّى لكم» (ما عزی[بت خیلی معروف و بزرگ] داریم و برای شما عزی نیست)
پیامبر خدا (ص) مجددا در پاسخ به او گفت:
«اللَّهُ مَولاَنا و لا مَولَى لكم» (خداوند مولای ما است و شما مولایی ندارید)
🔸سند این واقعه در معتبرترین کتب روایی شیعه و اهل سنت آمده است:
📚 رک: تفسير العياشي ؛ ج1 ؛ ص201 و صحيح بخاري، ج4، ص: 1486، ح: 3817
✍️درباره این روایت توجه به نکات زیر مهم است:
1️⃣ توجه به قرینه مقامیه تقابل نظامی و فکری رسول خدا (ص) با فرمانده مشرکین، نشان از اهمیت فوق العاده پیام های رد و بدل شده است. موضوع اصلی این پیام ها مسئله توحید و شرک است.
2️⃣ از یک سو ابوسفیان در صدد اثبات حقانیت شرک و بت پرستی و مشروعیت عبادت بت ها و خدا انگاری آنها بود و از سوی دیگر رسول خدا (ص) علو، برتری، عزت، مولویت ذاتی و حقیقی الله تبارک و تعالی را مطرح می کند و این حقایق را از بت های بزرگ عرب جاهلی مثل لات و عزی نفی می کند.
3️⃣ بسیار روشن است که بعد از پاسخ اول رسول الله(ص) به ابوسفیان مبنی بر نفی علو و برتری هبل و اثبات علو و جلالت انحصاری برای خداوند، ابوسفیان پاسخ آن حضرت را نپذیرفت و بر عقیده باطل خود اصرار نمود و برای بار دوم، دم از بت عزی زد که این بار نیز رسول خدا (ص) مولویت بت عزی _ و هر موجود خدایی دیگر _ را نفی و ولایت انحصاری را در خداوند تبارک و تعالی منحصر نمود.
4️⃣ توجه به قرینه تقابل و نفی علو، عزت، جلالت و مولویت بت ها از سوی رسول خدا (ص) نشان می دهد که در اعتقادات عرب جاهلی بت ها شأنی خدایی داشته و در اوصافی مثل مولویت، تدبیر عالم، علو، عزت و جلالت همانند خداوند تبارک و تعالی نزد مشرکین بوده است. این حقیقت در بسیاری از آیات قرآن اشاره شده است که به دو مورد زیر اشاره می کنیم:
🔻سوره انعام آیه یک: «... ثُمَّ الَّذينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُون»
بر اساس این آیه کفار و مشرکین بت های خود را عِدل و همسنگ خداوند تلقی می کردند.
🔻سوره شعرا آیه 98: «إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمين»
بر اساس این آیه مشرکین بت های های خود را مساوی با جایگاه خداوند تبارک و تعالی می دانستند.
🔻سوره بقره آیه 165 «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّه»
بر اساس این آیه مشرکین مکه محبوب هایی از بت ها همردیف و هم عرض الله تبارک و تعالی انتخاب کرده بودند و آنها را همانند خداوند تبارک و تعالی دوست می داشتند.
✅ نتیجه گیری: توجه به این نکته کلیدی نشان می دهد که انگاره وهابیت در رد توسل، استغاثه و شفاعت از اولیای الهی با همسان انگاری مشرکین و مسلمانان، با تمسک به آیاتی که خطاب آنها به مشرکین است، باطل است.
توضیح آنکه: وهابیت اتخاذ هر نوع واسطه برای تقرب الهی از سوی مسلمانان در حیات برزخی اولیای الهی را همانند اتخاذ بت ها برای تقرب به خداوند از سوی مشرکین قلمداد و آن را عملی مشرکانه به حساب می آورد؛ این در حالی است که میان رفتار مشرکین و مسلمانان در اتخاذ واسطه تفاوتی جوهری و کلیدی وجود دارد؛ زیرا بر اساس آیات قرآنی و ادله روایی قطعی _همانند شعارهای مطرح شده در جنگ احد که شرح آن گذشت_ مشرکین مقامی خدایی به بت ها می دادند و برای آنها علوّ، جلالت و شأنی همرتبه با الله تبارک و تعالی قائل بودند این در حالی است که در اندیشه هیچ مسلمانی، ولیّ خدا مرتبه خدایی نداشته و هیچ گاه در ذهن جوینده شفاعت و توسل خطور نمی کند که این واسطه الهی، همردیف الله و مستقل از او و در کنار او است.
#جهاد_تبیین
#توسل
#شرک
《یادداشت های فقهی _ اجتهادی》
🆔
@Ijtihad_Jurisprudence