┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#تناقض_در_مبنا
1️⃣ از مسلمات اعتقادی اهل سنت آن است که فقط قبیله قریش حق خلافت بعد از پیامبر(ص) را دارند:
✍️« لا يَزَالُ هَذَا الأَمْرُ فِى قُرَيْشٍ ، مَا بَقِىَ مِنْهُمُ اثْنَانِ »
و هر كس دیگر در این موضوع اگر دشمنی و مخالفت کند با صورت به جهنم می افتد:
✍️ « إِنَّ هَذَا الأَمْرَ فِى قُرَيْشٍ ، لاَ يُعَادِيهِمْ أَحَدٌ إِلاَّ كَبَّهُ اللَّهُ عَلَى وَجْهِهِ ، مَا أَقَامُوا الدِّينَ »
در ماجرای سقیفه ابوبکر به همین احادیث بر علیه انصار استدلال کرد و به خلافت رسید.
2️⃣ «سالم مولي ابي حذیفة» صحابه رسول خدا (ص) است. او متولد اصطخر می باشد و اصالتا عرب نیست. اما با اين وجود خلیفه دوم آرزو می کرد که کاش ایشان زنده بود و او را به خلافت انتخاب می کرد تا نوبت به شورای شش نفری نمی رسید:
✍️ « و روي عن عمر أنّه قال: لو كان سالمٌ حيّاً ما جعلْتُها شورى! »
3️⃣ اگر صرف قریشی بودن معیار خلافت است،چرا خلیفه دوم از قریشی بودن خلیفه عدول کرده است؟ آیا «سالم» غیر عرب، شایسته تر از تمام افراد شورای شش نفره بود؟ آیا او حق مخالفت با دستور قریشی بودن خلیفه را داشت؟
4️⃣ اهل سنت چه معیاری برای انتخاب خلیفه دارند؟ اجماع؟ نص قرآن؟شایستگی و لیاقت فردی؟قدرت و غلبه نظامی؟
✅ آب از سرچشمه گل آلود است... .
✧❁دانشگاه امامت❁✧
🆔 @Emamat110u