.میگفت: عاشق شدم. خیلی دوسِش دارم... گفتم: چقدر؟ یعنی چه کارایی حاضری براش انجام بدی؟گفت: اونقدر که جونم براش درمیره. سرش درد بگیره، من می میرم. اونقدر که هرچی میگه، میگذارم روی چشمم. اونقدر که حاضرم از همه چیزم به خاطر اون بگذرم. اونقدر که... میگفت: تو نمیدونی عاشقی چیه! راست می گفت. من عاشق نیستم. امامم آواره کوه و بیابونه و من راحت میخوابم. ناراحت و غمگین می شه و ًمن عین خیالم نیست... حالا گوش نکردن به حرفاش که جای خود... چقدر دلشو شکستم.... پس اگه عشق اونه که دوستم میگفت، من فقط اداشو درمیارم...😓 https://eitaa.com/Emamhasane_mojtaba