داشتم فکر می کردم، شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح، می توانست در آخر هر کدام از اعمال، بابی باز کند با عبارت «و اما مادران…» اجر هر عمل را که می‌گوید، دستور هرکدام را که توضیح می‌دهد، زیرش بنویسد: اما برای ، این چنین است که …. مثلاً همین شب قدر! سخنی هست دربارهٔ زنی که سجاده‌اش را پهن می‌کند و قرآن و مفاتیحش را می‌گذارد گوشه‌اش و بعد شروع می‌کند مدام می‌رود به آشپزخانه؛ چای می‌گذارد، میوه تکه می‌کند، سقا می‌شود،… و اشک‌هایش، با زمزمه‌ی جوشن، می‌چکد پای گاز، وقت چشیدن نمکِ سحری و نهار فردای بچه‌ها؟ گفتیم اشک و گریه اصلاً چه می‌گویید دربارهٔ زنی که تا شانه‌اش تکان می‌خورد و می‌خواهد کمی اشک بریزد، کودکش سرش را خم می‌کند زیر چادرش و ملتمسانه می‌گوید «گریه نکن »؟ https://eitaa.com/Emamhasane_mojtaba بگویید اجر این خنده‌های اجباری تلخ و شیرین چند؟