هدایت شده از عصر ایرانیان
⭕نظریه جغرافیای اقتصادی جدید ▫️بخش اول بازار, پیشرفت منطقه‌ای, تجمع, توسعه منطقه‌ای, جغرافیای اقتصادی جدید, عدالت منطقه‌ای, علیت تجمعی, نابرابری منطقه‌ای, هسته-پیرامون مقدمه رویکردهای نئوکلاسیکی در گذشته، فضاها را همگن فرض کرده و تحرک عوامل تولید را آنی و بدون هزینه لحاظ می‌کرد. در مواردی نیز که به دلیل عدم تطابق این فروض با واقعیت، مجبور به در نظر گرفتن تمایز مناطق شدند به واسطه تحلیل‌ تعادلی بازار آزاد معتقد شدند که نابرابری‌های بین مناطق، استمرار نخواهد داشت ‏(هیگینز و ساویه، ۱۳۸۸، صص 15-18). این در حالی است که یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های تاریخ اقتصادی، وجود تفاوت‌های بزرگ در توزیع فضایی ثروت و جمعیت است. در یک دوره تاریخی خاص، فعالیت‌های اقتصادی در تعداد محدودی از مناطق متمرکز می‌شوند که «هسته» یک تمدن را تشکیل می‌دهند، در حالی که سایر مناطق، دچار رکود یا حتی پسرفت می‌شوند و این مناطق به عنوان «پیرامون» شناخته می‌شوند. به عبارت دیگر، توسعه اقتصادی، نابرابر است، در نتیجه منجر به ایجاد یک (یا چند) الگو با ساختار هسته – پیرامون (CP) می‌شود. در دهه 1950، چندین نظریه‌پرداز، اصلی را مطرح کردند که به آن‌ها اجازه می‌داد تا زیربنای توسعه منطقه‌ای نابرابر را کشف کنند: علیت دایره‌ای یا تجمعی ‏(Combes et al., 2008, p. 130). میردال، علیت دایره‌ای را به این صورت توضیح می‌دهد که یک سیستم اجتماعی، تمایلی به سمت پایداری خودکار ندارد و یک تغییر اولیه (شوک) در یک جهت، موجب تغییرات بیشتری، همسو با همان تغییر اولیه می‌شود به نحوی که به یک نقطه تعادل پایدار، همگرا نمی‌شود بلکه اثر شوک اولیه، مدام شدیدتر می‌شود ‏(Myrdal, 1957, p. 13). این نظریه، زمینه‌ساز پایه‌گذاری نظریه «جغرافیای اقتصادی جدید» در سال 1991 توسط کروگمن، برنده جایزه نوبل 2008، شد که در آن، تجمع و انباشتگی صنایع در یک منطقه جغرافیایی خاص و شکل‌گیری نابرابری منطقه‌ای را بر اساس یک علیت تجمعی توضیح می‌داد: «تولیدات صنعتی، تمایل به تجمع در منطقه‌ای دارند که بازار بزرگی وجود داشته باشد، اما بازار، در جایی بزرگ است که تولیدات صنعتی در آنجا تجمع کرده باشند!» ‏(Krugman, 1991) هرچند کروگمن، را می‌توان پایه‌گذار نظریه جغرافیای اقتصادی جدید دانست اما تحقیقات وی، بعدا با موجی از تحقیقات تئوری و تجربی در زمینه جغرافیای اقتصادی جدید تکمیل شد. در این یادداشت، پس از مقدمه، مباحث زیر ارائه خواهد شد: 1. مفروضات مدل هسته-پیرامون 2. نیروهای تجمع و ضدتجمع بازار 3. تجمع فاجعه‌آمیز 4. جمع‌بندی. ۱ مفروضات مدل هسته-پیرامون هرچند در نظریه جغرافیای اقتصادی جدید، مدل‌های متعددی ارائه شده است اما نسخه‌ای از مدل هسته-پیرامون که در اینجا ارائه می‌کنیم نسخه‌ ارتقایافته توسط‌ فوجیتا، کروگمن و ونبلز ‏(Fujita et al., 1999) است که بسیاری از مفروضاتش برگرفته از «نظریه تجارت جدید» می‌باشد. مهمترین مفروضات این مدل عبارتند از: وجود دو بخش اقتصادی (کشاورزی و صنعتی)، دو منطقه جغرافیایی (شمال و جنوب) و دو دسته عوامل تولید (کارگران بخش کشاورزی که غیرمتحرک فرض می‌شوند و کارگران بخش صنعتی که بین منطقه شمال و جنوب می‌توانند تحرک و مهاجرت داشته باشند). ضمنا دو منطقه جغرافیایی از نظر سلایق، فناوری، بازبودن برای تجارت و عرضه عوامل (در وضعیت اولیه) متقارن (یعنی یکسان) هستند. بخش صنعتی، تحت شرایط «رقابت انحصاری» و بر اساس مفروضات مدل دیگزیت و استیگلیتز ‏(Dixit & Stiglitz, 1977) و همچنین فرض بازده فزاینده به مقیاس در نظر گرفته می‌شود ‏(Baldwin et al., 2003, pp. 13-14). علاوه بر این‌ها مفروضات دیگری نیز وجود دارد که به جهت اختصار ذکر نمی‌شود. ۲ نیروهای تجمع و ضدتجمع بازار بر اساس این مفروضات، سه اثر مهم، پیشرانِ مکانیکِ این مدل خواهد بود: اثر دسترسی به بازار : بر اساس این اثر، بنگاه‌های انحصاری تمایل دارند که تولیدشان را در منطقه‌ای که بازار بزرگ دارد قرار دهند و به بازار کوچک، صادرات انجام دهند. اثر هزینه زندگی: بر اساس این اثر، منطقه‌ای که مشتمل بر بنگاه‌های صنعتی بیشتری است، واردات کمتری از سایر مناطق لازم است انجام دهد و به دلیل کاهش هزینه‌های تجارت، محصولات برای مصرف‌کنندگان در این منطقه، ارزانتر خواهد بود. اثر ازدحام بازار: بر اساس این اثر، بنگاه‌های صنعتی در بازار رقابت ناقص، تمایل دارند که در منطقه‌ای با رقبای کمتر مستقر شوند. دو اثر اول، موجب افزایش تجمع بنگاه‌های صنعتی در یک منطقه خاص شده و نیروهای تجمع بازار نامیده می‌شوند اما اثر سوم موجب کاهش تجمع در آن منطقه می‌شود و نیروی ضدتجمع نامیده می‌شود. ✍️حجت الاسلام یاسر حاجی پور ✅ @asreiranian_ir