🔷🔶🔷انقلاب اسلامی ۳ تحول و ۳ آنتی‌تز مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیر خود در مراسم ارتحال امام خمینی (ره) از سه تحول بزرگی که انقلاب اسلامی در سطح ایران، در سطح امت اسلامی و در سطح جهان رقم زد صحبت کردند. در واقع این سه تحول از یک جنس و در امتداد هم و همانند امواجی هستند که از یک نقطه با یک ضربه بر روی آب آغاز می‌شوند. بعد از ۱۴ قرن از پایان دوره رسالت آخرین پیامبر، جریان ضدتوحیدی و شیطانی با بازیگری یهودیان صهیونیست و همراه نمودن غرب مسیحی، روز به روز بشریت را از آموزه‌های انبیا دورتر و به اسم روشنگری و مدرنیسم، سنگین‌ترین هجمه‌ها را بر جریان الهی وارد کردند. این جریان در این چند قرن به قدری مست قدرت شده و خود را پیروز میدان می‌دید که به صراحت دین را افیون توده‌ها می‌خواند و سخن از مرگ خدا می‌گفت. این روند دین‌زدایی از حیات بشری که با عناوین دلفریبی، چون دموکراسی و سکولاریسم از غرب آغاز شده بود طی دو قرن اخیر به خصوص بعد از غلبه لیبرال سرمایه‌داری بر سایر رقیبان به همه مناطق جهان نفوذ کرد و می‌رفت که بعد از ضربات کاری به مسیحیت و تهی کردن آن از آموزه‌های توحیدی، اسلام را نیز به عنوان آخرین و قدرتمند‌ترین دین توحیدی از صحنه حیات بشری خارج کند. انقلاب اسلامی ایران در چنین زمانه‌ای رخ داد و در واقع این انقلاب، پاسخی بود به این روند و قیامی بود بر علیه سلطه مادی‌گرایی شیطانی بر حیات بشری. در دو قرن پیش از انقلاب، جریان مادی غرب با تربیت ایرانیانی که برای تحصیل یا تجارت به غرب می‌رفتند و با رسوخ و نفوذ به بدنه حاکمان و سیاستمداران ایرانی توانستند عناصری، چون پهلوی‌ها را بر سر کار بیاورند تا کاملاً اجرای برنامه‌های ضددینی غرب را در ایران برعهده بگیرند. مقابله با حجاب، ترویج بی‌حجابی و بی‌بندوباری، ترویج فحشا و اباحه‌گری و مقابله با جریان دینی از جمله این برنامه‌ها بودند که به جد از سوی حاکمان دست‌نشانده و جریان وابسته در ایران پیگیری شد و ضربات جبران‌ناپذیری به حیات دینی جامعه ایران زد. البته این روند، تنها در ایران طی نشد بلکه همزمان و حتی پیشتر از آن، در سایر کشور‌های اسلامی از جمله در ترکیه و مصر، همزمان با هجمه به ادیان الهی به شدت مظاهر ضددینی و فساد و فحشا در قالب روشنفکری و آزادیخواهی ترویج یا با اجبار تحمیل می‌شد و این البته روندی بود که به سرکردگی و پیشتازی غربی‌ها در کشور‌های غربی و سپس در سایر نقاط جهان آغاز شده بود و کشور‌های اسلامی و ایران، آخرین مناطقی بودند که به علت مقاومت در برابر آن، مورد هجمه سنگین قرار می‌گرفتند. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، معنویت توحیدی در جهان مورد بیشترین هجمه‌ها قرار گرفته و آخرین نقاط مقاومت در برابر این هجمه‌ها نیز با برنامه‌های در حال اجرا به دست حاکمان تحت نفوذ به سرعت در حال طی کردن مسیر ضدیت با دین بودند. روند حرکت به سمت زندگی مادی شیطانی به قدری سرعت گرفته بود که به نظر می‌رسید دوران توجه به دین و معنویت سپری شده و دورانی جدید در تاریخ بشری آغاز شده است. در بعد سیاسی نیز با پیروزی لیبرال سرمایه‌د‌اری در جنگ جهانی دوم و قدرت‌یابی امریکا در پس این جنگ، رژیم صهیونیستی به عنوان پایگاه نظام سلطه در غرب آسیا توانسته بود با حمایت این نظام به بسیاری از اهداف توسعه‌طلبانه خود دست یافته و ضمن شکست دادن و استحاله دولت‌های منطقه، ملت‌های منطقه را دچار یأس، سرخوردگی و ناامیدی از مقابله با خود کند. انقلاب اسلامی به مثابه نوری در تاریکی بود که روشن شد و به ناگاه اثرات عمیقی بر بشریت بر جای گذاشت. این انقلاب نه از جنس انقلابات مادی بود و نه بر پایه تحلیل‌های مادی می‌شد آن را پیش‌بینی یا تحلیل کرد. این انقلاب در داخل ایران توانست یک رژیم دست‌نشانده را که تحت عنوان ژاندارم منطقه در واقع نقش حافظ منافع امریکا را برعهده گرفته و کمر به نابودی دین و مظاهر دینی بسته بود پایین بکشد و در سطح منطقه با ارائه «نظریه مقاومت» باعث بیداری ملت‌های اسلامی شده و در منطقه غرب آسیا سدی محکم در برابر رژیم صهیونیستی ایجاد کرد و در سطح جهان نیز توانست توجه بسیاری از ملت‌های مستضعف را به دین و معنویت و احیای آن معطوف کند. دقیقاً به خاطر همین تحولات بود که غربی‌ها در چهار دهه گذشته به فکر طراحی و اجرای آنتی‌تز‌های مقابله‌ای با آن‌ها افتادند. آن‌ها در حوزه داخل کشور تلاش کردند با نفوذ عناصر اسلام امریکایی، با تهی‌سازی معنایی ساخت حقیقی و با به دست گرفتن قدرت در ساخت حقوقی نظام، انقلاب اسلامی را خانه‌نشین کنند و وقتی در این هدف موفق نشدند، تلاش کردند با جنگ شناختی ذیل جنگ ترکیبی گسترده علیه نظام اسلامی، ضمن هجمه به ارزش‌های توحیدی همچون حجاب، بدنه‌ای همراه و همسو با خودشان را به عنوان یک گروه فشار قدرتمند برای دیکته کردن برنامه‌های خودشان به وجود آورند. ادامه صفحه ۲👇👇👇🇮🇷