🟢 نقش دو بال علم و دین در کمال و سعادت انسان. ✨در باره کلیپ مربوط به بررسی علمی آثار وضو و موارد بررسی های علمی مشابه؛ آنچه قابل تامل است این که؛ حقیقت وضو، نور است کما این که واژه "وضو" نیز از ریشه "ضوء" و "ضیاء"به معنی "روشنی" است و از امام هادى عليه السلام روایت است که فرمودند: ✨ «هنگامى كه خداوند عزّ وجلّ با موسى بن عمران عليه السلام سخن مى گفت، موسى گفت: خدايا! پاداش كسى كه از خوف تو، وضو را كامل كند، چيست؟ خداوند فرمود: او را در روز قيامت در حالى بر مى انگيزانم كه نورى در ميان دو چشمش مى درخشد.»[۱] 💫 اما کُمیت علم در دستیابی به حقیقت مفاهیم معنوی و ایمانی، لَنگ است! زیرا بر اساس اظهارات این دانشمند سوئیسی؛ اگر او بعد از 1400 سال به کمک برخی دوربین های مخصوص! توانسته است به برخی آثار قابل احضاءِ وضو پی ببرد، این نه همه عظمت و اسرار وضو، بلکه شعاعی بسیار محدود و گنگ و نارسا از حقیقت وضو است! 💫 اگر کسی می خواهد به حقایق و اسرار امور و اعمال معنوی اسلام پی ببرد؛ چاره ای ندارد جز آن که به دامان آورنده قرآن و اسلام؛ پیامبر عظیم الشان و خاندان طاهرینش بیاویزد و به گفتار آن بزرگواران متوسل شود که کلامشان نیز نور است[٢] و نگهبانان خزانه های دانش اند و کلیدهای همه علوم، فقط نزد آنهاست[٣] و علم گذشته و علم آینده تا انقضای خلقت، نزد آنها به ودیعت سپرده شده[۴] وگرنه اگر بخواهیم آنها را وانهاده؛ به حاملان علوم تجربی متوسل شویم؛ باید قرنها صبر کنیم تا طفل ابجد خوان این علوم هر از گاهی، گوشه ای از اسرار برخی مسائل دینی را آن هم بطوری سربسته و مبهم بازگو کند تا انسانها را به حقیقت دین رهنمون شود! 💫 دلیلش نیز این است که دایره بررسی علوم تجربی، امور محسوس است و حال آن که امور معنوی، فراتر از امور محسوس و دور از دسترس تجربه هستند. اما به هر تقدیر بین علم با دین و معنویت؛ نه تنها تعارض و تضادی نیست بلکه هر قدر دایره علوم بشری بالاتر رود؛ دست قدرت نیرویی فراحسی را در تدبیر عالم بیشتر حس می کند کما این که آنان که نبوغ علمی شان، افق معادلات و فرمولهای جهان را درنوردیده است نیز نهایتا اعتراف کرده اند که جهان را مدبری و خالقی است توانا و دانا، از جمله ماکس پلانگ می گوید: ✔️ «آیا خدای دیانت همان قوه ای نیست که نظم عمومی طبیعت را به وجود آورده است؟ تفاوت مطلب فقط در این است که دین، خدا را در ابتدای کار قرار می دهد و علم در آخر کار متوجه قوای مافوق طبیعت می شود... علوم طبیعی به ما برای معرفی خالق کمک می کند در حالی که دیانت، دستورات زندگی ما را تعیین می کند...برای ترتیب امور زندگی، فرصتِ این نیست که منتظر شویم تا معرفت مان از روی علوم طبیعی کامل شود و آن وقت نسبت به مسائل مهم زندگی، اتخاذِ تصمیم کنیم. در مورد این مسائل، اکثر ما باید فورا رویه خویش را تعیین کنیم و معرفتی که علوم به ما می دهند؛ در این مورد کمکی به ما نخواهند کرد؛ بلکه راه عملی، همان دستورات صریحه دیانتی است که راه را به ما نشان می دهد و سبب تسکین قلب و وجدان مان می شود... پس به هر ترتیبی که دین و علم را زیر و رو کنیم، تناقضی بین شان نمی بینیم بلکه این دو در مسائل مهمّه، کاملا موید یکدیگرند.»[۵] ⛔️ و حال ببینید آنان که جاهلانه؛ باورهای دینی را خرافه پرستی و موهوم گرایی و در ضدیت با علم می شمارند؛ خود، اظهارات شان تا چه پایه موهوم و بی اساس و در تعارض با روشهای علمی است زیرا به قول پروفسور هانری کُربَن فرانسوی: ✔️ «اگر اندیشه‌های محمد خرافی بود یا اگر او پیامبر خدا نبود، هیچ‌گاه جرأت نمی‌کرد حرفی از علم به میان آورد و بشر را به علم دعوت کند. هیچ یک از افراد بشر و هیچ شیوه ی تفکری به اندازه ی محمد (ص) و قرآن، انسان را به دانش دعوت نکرده اند؛ تا آنجا که در قرآن، نهصد و پنجاه بار از علم، فکر و عقل، سخن به میان آمده است...»[۶] ✍ رضا ربیعی ___📚 ۱. الأمالى، صدوق، ص ۲۷۶، ح ۳۰۷. بحارالأنوار، ج ۷۷،ص ۳۰۱، ح ۱. نيز رِ ك. همين كتاب، ح ۹۲. ٢.کلامُکُم نورٌ، دعای جامعه کبیره. ٣. خُزّانُ العِلمِ، دعای جامعه کبیره. ۴. وَ وَدَّعتَهُ عِلمَ ماکانَ ومایَکونُ الی انقِضاءِ خَلقِهِ، دعای ندبه ۵. اثبات وجود خدا، ماکس پلانگ، ص 14. ۶. اعترافات دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد، ص 30.