: یک روز که نمازم تمام شده بود به ذهنم آمد که عزرائیل به سراغم بیاید و به من بگوید که می‌خواهد به ایران برود و جان حاج قاسم سلیمانی را بگیرد بگوید که خداوند در این باره استثنایی قائل شده است؛ این که روح از بدنم جدا کند تا گرفتنِ جان حاج قاسم به تأخیر بیافتد در آن لحظه به خودم فکر می‌کردم که چه چیزی به ملک الموت بگویم و قطعاً حاضر بودم بگویم جان من را بگیرد و حاج قاسم را فراموش کند .. ❁@Reyhanatorasooll