روز آخر
توی مسجد کیپ تا کیپ جمعیت بود
بعد از روضه بلند شد و برای مردم دست تکان داد؛
این بار اما نه به کوتاهی همیشه
بند پرده ای که قسمت زنانه مسجد را جدا میکرد پاره شد و افتاد
حالا زن و مرد با شوق نگاهش میکردند؛
و او انگار ازشان دلجویی میکرد
توی دلم گفتم چرا مثل همیشه زود نمی رود؟ چرا دل نمی کند؟
نمی دانستم روضه آخر است...
به شیوه باران(خاطراتی از سبک و سیره آیت الله بهجت ره)
@Etr_Meshkat