کانون طه آب‌پخش
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: ۲۵ سال 🌺 اه
💠 ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُاَلْزَهرا(س) 💠 🌺 خاطرات شهید ابراهیم هادی 🌺 سن شهادت: 25 سال 🌺 اهل شهرستان تهران 🌺 قسمت 🔟 🌺 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃در مسابقات نیمه نهایی حریف ابراهیم شدم. اما یکی از پاهایم شدیداً آسیب دیده بود. به ابراهیم که تا اون موقع نمی شناختمش گفتم: «رفیق، این پای من آسیب دیده. هوای ما رو داشته باش.» ابراهیم هم گفت: «باشه داداش، چشم.» بازی های ابراهیم را دیده بودم. با اینکه شگرد ابراهیم فن هایی بود که روی پا می زد. اما اصلا به پای من نزدیک نشد. ولی من در کمال نامردی یه خاک ازش گرفتم و خوشحال از این پیروزی به فینال رفتم. در حالی که او راحت می توانست من را شکست بدهد اما او این کار را نکرد. من فکر می کنم اون از قصد کاری کرد که من برنده بشم! از شکست خودش هم ناراحت نبود. چون قهرمانی برای او تعریف دیگری داشت. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃اما من خوشحال شدم. خوشحالی من بیشتر بخاطر این بود که حریف فینالم بچه محل خودمون است. فکر می کردم همه مرام و معرفت داش ابرام را دارند. قبل از مسابقه به دوستم گفتم که این پای من آسیب دیده، اما دقیقا او در اولین حرکت همان پای آسیب دیده من را گرفت. آه از نهاد من بلد شد و من را ضربه کرد. آن سال من دوم شدم و ابراهیم سوم. اما شک نداشتم قهرمانی حق ابراهیم بود. از آن روز تا حالا باش رفیقم. چیزهای عجیبی از او دیدم. خداروشکر می کردم که همچین رفیقی نصیبم شده است. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صص ۳۴ الی ۳۵ @Fahma_KanoonTaha