آقا سلام، این گره ی کور وا نشد آخر دوباره قسمت ما کربلا نشد جاماندم از مسیر نجف تا به کربلا حالم بد است، درد فراقم دوا نشد گفتم به مادرم که برو حاجتم بگیر با گریه گفت، جان امام رضا نشد هی روبروی عکس حرم، زار می زنم سهم کبوتر دلـم، ایوان طلا نشد دَرهم بخر دوباره و ما را جدا نکن از زائران یار، دل ما جدا نشد شرمنده، پای مجلسِ تو کم گذاشتم شرمنده، حقِّ روضه ی زهرا ادا نشد دارا حسین، صاحبِ دارالشفا حسین بیچاره آنکه بر غم او مبتلا نشد ای زائر حسین، حسن سفره پهن کرد که زائری مُعطّل آب و غذا نشد تقسیم برکت حسنی، دست قاسم است آنکه گره گشاش، بجز مجتبا نشد : 💔 ما را فقیرِ درگـهِ جانان نوشته اند ریزه خورانِ خوانِ حسن جان نوشته اند خوان حسن به پاشده یعنی هنوز راه بازاست یعنی هنوز امید نا امیدان حرم را راه باز است کرم نما کریم عالمیان قسمت ما کن زیارت ارباببی کفن را