از وزارت تنهایی تا وزارت خودکشی تنهایی،خودکشی،بی هویتی،بیماری و بحران پنهان و سیاهی از وضعیت جامعه کنونی غرب است. جامعه ای با پیکری نیمه جان و مردمانی آهنی و منزوی و افسرده که در بن بست تاریخی تفکرلیبرالیسم دست و پنجه نرم می کنند. آمارتنهایی و خودکشی درغرب به حدی افزایش یافته که کشورهایی چون انگلستان در سال ( ۲۰۱۶) و(۲۰۱۸)مجبور به تاسیس وزارتخانه های تنهایی و خودکشی شده اندتا آنجا که سازمان بهداشت و سلامت انگلستان دست به ساخت ۸۴مجسمه به عنوان نماد زده و آنها را درمرکز لندن بربام شبکه تلویزیون(آی تی وی) نصب کردند تا افکارعمومی و رسانه ها را به موضوع افزایش خودکشی وتنهایی جلب کنند. دراین مجال به دنبال علل افزایش و گسترش پدیده تنهایی و خودکشی نیستیم اما بی گمان براین باور تاکید می کنیم که هر چقدر بشر غربی از مفهوم معنویت و اخلاق فاصله گرفت به همان میزان درگرداب بحران هایی چون پریشانی و افسردگی و بی هویتی گرفتار گشت و درپرتگاه ناامیدی قرارگرفت. سیل ویران کننده این پدیده جان بشریت و جهان را به خطر انداخته ونظام خانواده و جامعه انسانی را تهدید به نابودی می کند آری هرچقدر تفکر جهان بینی مادی بر پیکره زندگی انسان سایه افکند باید منتظر بود تا ابرهای سیاه تنهایی و ناامیدی در آسمان دنیای بدون معنویت سایه افکند و آسایش و آرامش زندگی به خطرافتد جای تاسف است که اعتراف کنیم که گرد و غباری از این پدیده غم انگیز جامعه ما را هم فراگرفته و هرروز آثارمخرب آن آشکار می گردد و اگر برای سلامت روانی و اجتماعی جامعه چاره ای نیندیشیم،ما هم در مردابی فروخواهیم رفت که تفکرمادی‌گرایی به ارمغان آورد. یک معلم