مدیریت پروکروستس
ناترازی در نظام مدیریتی
چند وقتی است موضوع ناترازی نقل و نبات زبان برخی از مسولان شده تا جاییکه به یک مدسیاسی تبدیل شده و کمتر مسولی پشت تریبون از ناترازی سخن نگفته است.
از ناترازی مالی تا ناترازی انرژی، از ناترازی در نظام بانکداری تا نراتزی در بودجه و نظام مالی
ناترازی هایی که افکار عمومی را دچار ناترازی کرده و ترازوی عدالت را در جامعه ناتراز کرده است.
هرچند این موضوع سالهاست در نظام حکمرانی جامعه ما ریشه دوانده اما گویا در ماههای اخیر،به یک گفتمان سیاسی تبدیل شده است.
اما واقعیت آن است که ریشه و اساس ناترازی ها را قبل ازهرچیزی باید در ناترازی نظام مدیریتی جست و ناترازی مدیریتی را ریشه و منشا تمام ناترازی ها دانست و اینگونه بیان داشت که ناترازی مدیریتی مهمتر از ناترازی مالی و انرژی و ... است.
زمانیکه نظام مدیریتی جامعه نه از روی عقلانیت بلکه از روی سیاست بازی شکل گیرد و افراد لاایق و شایسته در نظام حکمرانی قرار نگیرندجامعه بابحران ناترازی هامواجه خواهد شد.
ناترازی های سیاسی و فرهنگی واقتصادی همگی ریشه در ناترازی درنظام مدیریتی دارد
چرا که مدیران سیاست زده نه خلاقیتی دارند نه جسارتی و نه برنامه ای و صرفا براساس مصلحتی و یامنفعتی و یا ...بر صندلی ریاست تکیه زده اند.
مدیرانی که درحد و اندازه منصبان نیستند بحران زا هستند.بحرانی که جامعه را باچالش ها عمیق مواجه می سازند.
مدیرانی که باید آنها را روی تخت عقلانیت نشاند و دست و پای آنها را آتقدر کشیدتا قد آنها به اندازه قدرتشان شود.
از این رو قبل از هر گونه ترازی باید فکری به حال ناترازی مدیریتی کرد.
عطاران_یک معلم