لُمپن ها
از قمه و قداره تا قلم و رسانه
لُمپنیسم؛ پدیده ای از ظهور و بروز آدمهای افسار گسیخته ای که برای رسیدن به اهداف ذلیلانه دست به هر رفتار سخیفانه می زنند.
جریانی از آدم های ریزه خواری که هنری جز زبان لیسی ندارند تا بر سفره چاکری، لقمه چربی به دهان بزنند.
لمپن ها تا دیروز دار و دسته ای از اراذل و اوباش، از قمه کش و چاقوکش ها بودند که کارشان تخریب و هوچی گری و اغتشاشگری بود و امروز لمپن ها سیاست بازان و دغلباز و یا روشنفکران غربزده ای و قلم به دستانی به ظاهری شیک و اتوکشیده و یا نوکیسه های اقتصادی و یا همان اوباشهای سیاسی هستند که رفتارشان بسی از قمه کش ها و قداره کش هامخربتر و فاجعه آمیزتر است.
اینان همان انجام می دهند که اراذل و اوباش می کردند اما آن روز با قمه و قداره و امروز با قلم و رسانه.
بهترین بستر برای حضور و خودنمایی اینان
بازیگری در صحنه قدرت است تا با چاپلوسی و دغلبازی سبیل خود را چرب تر کنند.
امروز در جامعه ما لمپن ها هنور دست و پا می رنند و همه جا نفوذ کرده اند در مجلس در دولت در رسانه و . . . و به یک جریان سیاسی و اجتماعی تبدیل شده اند.
در واقع لمپن ها کارشان واسطه گری است چنانکه دیروز اوباش ها، جیره خوارانِ صاحبان زر و زور و تزویر بودند و امروز همان تقش را به عنوان عُمال ها و چاکرانی بازی می کنند که کارشان زبان چرانی است .اینان آنقدر در حرفه خود مهارت دارند که در ظاهرا خود را از قشر مردم می دانند اما در واقع دستشان در کاسه صاحبان قدرت و ثروت است.
یکی از ماموریت این اوباش های سیاسی استخدام رسانه هایی است که هیچ هویتی به غیر از حفظ منافع صاحبان قدرت ندارند تا از این طریق جامعه را از فهم حقیقت بازدارند.
آگاه باشیم که دارو دسته این اوباش ها که با قلم و رسانه امنیت جامعه را به خطرمی اندازند بسیار خطرناک تر از اوباش هایی هستند که با قمه و قداره امنیت را تهدید می کنند و این در حالی است که این اوباش ها به علت چهره نفاق آمیز و نفوذ و پیوندشان با صاحبان قدرت کمتر مورد مواخذه قرار می گیرند.
یک معلم