زیست آگاهانه و سواد رسانه ای
تفکر انتقادی
در زمانه ای که رسانه ها مرزها جغرافیایی را درنوردیدند و به بازیگران اصلی در عرصه قدرت و سیاست تبدیل شدند، داشتن سواد رسانه ای و تفکر انتقادی(thinking critical) یک ضرورت است چرا که شناخت ما را نسبت به واقعیت های پنهان و آشکار رسانه ها و آنچه که پشت پرده آنها می گذرد آشنا می کند.
تفکر انتقادی، به معنای عیب جویی و انتقادکردن نیست بلکه توانایی اندیشیدن مستقل و انعطاف بدون تعصب و عاری از سطحی نگری را افزایش می دهد به گونه ای که اخبار را به خوبی تحلیل و نقد و ارزیابی می کند.
در در دوره ای که جنگ رسانه ها آغاز گشته و صاحبان قدرت از آن برای پیشبرد آهداف و امیالِ سودجویانه خود استفاده می کنند، تفکر انتقادی با طرح سوالهایی هایی همچون؛
چه کسی گفته؟!
چه چیزی را گفته؟!
با چه هدفی گفته؟!
از کجا گفته؟!
ما را به این کنکاش وادارد که چرا برخی از دست اندرکاران رسانه ها در بازنمایی وقایع آن طور که خود می خواهند خبر و پیام را بازسازی می کنند؟!
و یا چرا تنها بخشی از خبر را که به نفعشان هست نشان می دهند؟!
و یا به چه دلیل کلیشه ای نادرست و سیاه در ذهن مخاطب و بیننده ترسیم می کنند؟
از این رو سواد رسانه ای و تفکر انتقادی ضامن زندگی جتماعی و زیست آگاهانه است چرا که باعث می شود ذهن و اندیشه ما دچار انفعال و انجماد نگردد و بدور از هیجانات و احساسات، عاقلانه بیندیشم و آگاهانه رفتار کنیم و اسیر دروغ پردازی ها و نیرنگ های رسانه ای نگردیم.
یک معلم