الیگارشسیم، زندگی به سبک اشرافیت
اقتصاد غارتی، مفت خوران طلبکار
الیگارشی به معنای حاکمیت اقتصادی گروه معدودی از سرمایهداران برزگ مالی است؛ که عملاً مالک انحصارات صنعتی و بانکی هستند و کنترل رشتههای اصلی اقتصاد را در دست خود متمرکز کردهاند. اقلیتی خاص که با نفوذ درسیستم قدرت وبابرخورداری ازامتیازات کلان اقتصادی به یک طبقه مرفه و بی درد تبدیل شده اند و در برابر تودهٔ مردم خود را مسئول نمی دانند و مورد نفرت همگان هستند. در کشورماهم گروهی از اگیگارش های مفت خور (یقه سفیدها) با نفوذ دیرینه خود در قدرت، اقتصاد را غارت کردند و امروز به غول های بی در و پیکر بنگاههای سرمایه داری تبدیل شده اند و بلای جان مردم و عدالت.
از زمانی که پای تکنوکرات های لیبرال صفت و غربگرا در جاده اقتصاد بازشد و چرخ ِبازار و صنعت به دستان نامرئی اینان افتاد و به اسم نظام سرمایه داری، سرمایه سالاری شکل گرفت، جریان عدالتخواهی به مضحکه افتاد.
پیروان این تفکر به رهبری رئيس جمهور عصر به اصطلاح سازندگی ،سوار بر ماشین پیشرفت شدند و پرچم اقتصاد لیبرالیستی را به دست گرفتند.طبقه ای مرفه از برخی مسولان اشرافی به پشتوانه تئورسین ها و روشنفکران غربزده برانباشتی از ثروت و قدرت تکیه زدند و بر سیستم اقتصاد چنان نفوذ کردند که هنوز هم که هنوزاست این جریان مخوف بر اقتصاد سایه افکنده اند.روحیه برتربینی اینان چنان است که در آشکار و نهان قدرت نفوذ کرده اند و با قدرت نمایی به مردم نی خندند و با تکیه بر کرسی قدرت رنگ و لعاب اشرافیت را به نمایش می کشانند.
رهیافت الیگارش ها مانورتجمل گرایی شد که نه تنها ارزش های انقلابی و دینی نادیده انگاشته شود بلکه سبک زندگی و فرهنگ عمومی جامعه تغییر کند.بی شک در یک واکاوی فرهنگی و اجتماعی در فهم علت یابی بسیاری از آسیب های و انحراف ها که امروز جامعه ما دچار آن شده است، باید به این سوال پاسخ دادکه نقش دار و دسته اُلیگارش ها که هم از آبشخور غرب می خورند و هم به باندهای قدرت تبدیل شده چیست؟!
یک معلم