آزادی بیان در کلام نهج البلاغه
جامعه عدالت گرا در سایه آزادی بیان
جامعه درمسیرعدالت خواهی سامان نمی یابد مگر در سایه آزادی بیان.ازاین روپاسداشت آن یک ضرورت اجتماعی و دینی است.
البته باید پذیرفت که جایگاه عدالت بسان حیات و سلامت جامعه است و خاستگاه آزادی بیان،دوستی و محبت است نه محنت و ذلت.
چنانچه منطق مولای متقیان حضرت علی علیه السلام،اندرز دادن،انتقاد،اعتراض و دادخواهی نشانه دوستی و خیرخواهی است و ستایش کردن و چاپلوسی دیگران نشانه دشمنی و بدخواهی است.
((مَن ساتر عیبک فهو عدُوک: هرکه عیب تو را پوشاند، پس دشمن توست))
اری با گشوده شدن آزادی بیان عرصه برای نیک خواهان باز و برای خودنمایی چاپلوسان بسته می شود.
آزادی بیان تضمین کننده عدالت اجتماعی و پیشگامی به سوی مشارکت و توسعه سیاسی است.
و سخن آخر آنکه آنجایی که آزادی بیان تحقق نیابد،بی عدالتی رخ نمایی می کند و ظلم و ستم راه خود را هموار می نماید و حیات و بساط جامعه به خطر می افتد
و اگر در جامعه اسلامی مسولی تحمل شنیدن کلام منتقدین را ندارد باید نسبت به اندیشه خود تاملی کند و یا از منصب مسولیت خداحافظی کند
یک معلم