میگوینــد خواستن توانستـن است ... امــا... امـا مـن کـه میخواهـم ،پـس چـرا نمیشـود ...؟ کجــای کار من میلنگـد کـه سال هاسـت ...؟ نـه توانِ مثـل "عاشقانِ دنیا" زندگـی کـردن هست و نـه توانِ مثـل "تارکان دنیا" زیستـن ... نــه تاب می آورم یزیـدی بودن را و نه قدرت هسـت در وجودم برای حسینی "مـاندن" ... نـه زیستـن را طاقت دارم و نه مُـردن را ... چند قدمـی بیشتر از راه را نرفتـه ام کـه ابن السبیل و شـده ام ... نه میخواهـم برگـردم و نه توان ادامه دادن دارم ! نه جــرأت دارم بـودن را و نه طاقت دارم گشتـن را ... در بين تمام اين هياهو هاي ذهنم دلم قرص به اين دلداري و نويدت است خداوندگارم يا أيُّها الانسان إنَّك كادحٌ إلي ربِّك كدحاً فَمُلاقيه تو در راه پروردگارت رنج فراوان ميكشي پس ، پاداش آن را خواهي ديد... (انشقاق ،آيه ي ٦ ) پی نوشت: تا خــدا چنـد...؟! @GOOLLEYAS