🌸Kaniz_e_bibi_zeinab🌸: تو گرمای خفه کننده توی اتوبوس نشسته بودم.🔥 یه دختر کوچولوی۸-۹ساله روسریش رو خیلی زیبا همراه چادر عربیش سرکرده بود.😊 خانمی که پیش دخترکوچولو نشسته بود و خودش رو باد میزد باافسوس گفت: از دست مامان باباهای خشک مقدس!😒 ایناچیه تو این گرما پوشیدی بچه! از جوابش دهنم باز موند😳 دختر کوچولو گره روسریش و سفت تر کردو محکم گفت: خیلی گرممه،اما آتیش جهنم☄ ازگرمای امسال خیلی بیشتره!! دختر کوچولو پیاده شدواون خانم باخودش زمزمه میکرد:آتیش جهنم خیلی گرمتره.... قُل نارُ جَهَنَّمَ اَشَدَّحَراً (توبه /۸۱) http://eitaa.com/joinchat/1992425492C37ad3bae70