✍همسرِ سلیمان او را ترک کرده و هر اندازه سلیمان التماس کرده، برای برگشت او کارساز نشده است. او شاکی است که زندگی او را یک پیامک ویران کرد و این چگونه با عدالت الهی سازگار است؟ می گویم تا در مورد عدالت خدا چیزی نمی دانی حق قضاوت نداری. صبر کن تا مدد الهی برسیم. در اصول کافی از امام صادق علیه السَّلام آمده است : خداوند چهل گناه بزرگ از بنده خود می پوشاند و چون گناهان بزرگ اش فراتر رفت، ( توبه و استغفاری نکرد و عمل صالحی برای جبران اش انجام نداد) حق تعالی فرشتگان خود امر می کند بالهای خود کنار زنید تا این بنده من رسوایی اش که با گناهانی که داشت ، آشکار شود. آقا سلیمان ، طبق قرآن اجنه و شیاطین از فرشتگان الهی به شدت می ترسند پس وقتی که انسان گناهی می کند و شیطان در صدد است با خواطر زدن در گوش برخی یاران شیطانی انس خودش ، آن انسان را رسوا کند، چون برابر امر خدا فرشتگان بال رحمت بر او گسترانیده اند، لذا اگر ابلیسی بخواهد آبروی انسان را ببرد ، از ترس فرشتگان نمی تواند سخنی با خواطر جابجا کند. اما وقتی فرشتگان بال خود بر اثر امر الهی کنار زدند، ابلیس بازیگر میدان می شود و آبروی انسان می برد. از امام رضا علیه السَّلام سوال کردند: چگونه سارقی را برای سرقت کوزه ای دست باید قطع کرد؟ فرمودند: خداوند هرگز گناه کسی را در بار اول فاش نمی سازد مگر چهل بار آن گناه را کرده و توبه ای نکرده باشد. گفتم سلیمان!! بی تردید تو خطاهای دیگری کرده ای و این پیامک همان اتمام پایان پوشاندن 40 گناه کبیره تو بود.... تاملی کرد و گفت: به راستی حقیقت بر من روشن کردی من با زنان زیادی رابطه نامشروع داشتم متکبر بودم و بسیاری را ترسانده ام.... در این داستان خداوند پرده محافظت خود از گناهان من برداشت و رسوا شدم.... او مرا رسوا نکرد بلکه پرده ستر خود از من برداشت که حق من بود. در اصول کافی از امام صادق علیه السَّلام آمده است وقتی اعمال رسوا کننده کردی دندان های ات به خنده آشکار مکن و هر کس گناه کرد ، شب را نباید ایمن بخوابد یعنی باید استغفار کند و پشیمان باشد در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است ،خواب های آشفته در شب ، مجازات الهی برای گناهان روز است. در خاتمه برای روشن شدن امر مدد الهی مثالی می زنم . محسن چندین بار است که از مغازه های محل دزدی می کند و خداوند به دست فرشتگان از رحمت اش اجازه نداده است اجنه و شیاطین راز او فاش کنند و آبروی او ببرند. اما روزی که اراده خدا و امر خدا بر فرشتگان است که سایه بال های ستر خود از گناهان محسن بردارند، محسن علی رغم رعایت محاسبات و نهایت تیزهوشی به مغازه ای در خلوت بازار برای دزدی رفته است، شیطان در گوش پلیسی که گوشه دیگر شهر است نجوا می کند ، به آن بازار برود... و چون فرشته، دیگر بال رحمت بر سر محسن ندارد به راحتی جن یا همان شیطان را اجازه می دهد در گوش مردم خواطر خود را ردّ و بدل کند تا شیطان که از بردن آبروی کسی خوشحال می شود کامروا گردد. @Ganje_arsh