🛑 آیا اگر سعید جلیلی رئیس جمهور می شد اسرائیل حمله به تهران را انجام می داد ؟؟ 👈 خیر آیا ترور اسماعیل هنیه در تهران توسط اسرائیل به تغییر سیاسی ایران مرتبط است؟بله فقط کافیه به این موضوع دقت کنیم که در فرض حضور سعید جلیلی و تشدید تنش ها با غرب فعال شدن مکانیسم ماشه قطعی ارزیابی می شد ،طبیعتا اسرائیل نیازی به حمله مستقیم به تهران و تن دادن به این ریسک نداشت و همه چیز طبق زمان جلو می رفت اما با قدرت گرفتن پزشکیان،نگاه جدیدی برای تعدیل سیاست خارجی و احیای کانال مذاکرات با غرب ایجاد شد و اسرائیل بازی سیاسی ایران را دقیقا انالیز کرده است نتانیاهو می داند که اصلاحات اولویت خود را احیای برجام و عدم فعال سازی مکانیسم ماشه می خواند و آن را دنبال می‌کند بنابراین استراتژی اسرائیل خرابکاری در روند جدید است ،حرکت انتحاری اسرائیل برای ضربه زدن به تهران با هدف بزرگ تر و عمیق تر سیاسی روبه رو است. البته تهران باید پاسخ بزرگ و پشیمان کننده ای را به اسرائیل بدهد و سیاست های راهبردی خود در جنگ فلسطین را منعطف بر جبهه شمالی فلسطین کند به هرحال دعوای سیاسی در انتخابات کشور حول دو نگاه فوق ترسیم شد سیاست تعدیلی و رای به پزشکیان سیاست سخت و محکم و رای جلیلی که خب تشخیص ما هم نگاه تند و رای به جلیلی بود و برای آن دهها دلیل وجود دارد به ویژه حادثه ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران بیاید به مسائل نگاه منطقی و عاقلانه داشته باشیم و از نگاه های کوتاه و حزبی دروی کنیم،دقیقا چیزی که یک جوان انقلابی باید داشته باشد تا آزادانه فکر کند و تصمیم بگیرد و تحلیل کند این حرف ها به معنای این نیست که اصلاحات موفق به دستاورد سیاسی منجر به تمدید تعلیق تحریم ها و عدم فعال سازی مکانیسم ماشه شوند چون تحولات جاری ۷ اکتبر به بعد با شرایط ۲۰۱۵ کاملا متفاوت است و جنگ در خاورمیانه استقرار پیدا کرده است و اسرائیل تمام تمرکز خود را بر عدم شکل گیری شرایط سیاسی گذار از تنش ها خواهد گذاشت تا مکانیسم ماشه فعال سازی شود و همه چیز در میدان مشخص شود مساله این است که آیا به این فکر شده است که تعدیل سیاست خارجی به تعدیل میدان نیاز دارد؟یعنی آیا حزب الله نباید جبهه شمال را بر سر اسرائیل خراب کند؟اگر این طور باشد پس تهران نباید به ترور اسماعیل هنیه پاسخ نظامی مستقیم دهد چراکه این پاسخ روند سیاست های تعدیلی را با چالش عینی روبه رو می کند چیزی که اصلاحات آن را تکرار می کنند و می گویند که اسرائیل بدنبال کشاندن ایران به جنگ برای ناکام گذاشتن ابتکارات سیاسی است این درحالی است که تعدیل میدان نیز به معنای چیرگی اسرائیل بر جبهه مقاومت و در نتیجه بی اثر شدن مذاکرات صلح فلسطین و حتی مذاکرات با غرب است یعنی هم تشدید تنش نظامی با اسرائیل روند مذاکرات و تعدیل سیاست خارجی را مختل می کند(کاری که اسرائیل در تهران انجام داد) و هم تعدیل میدان یعنی کاهش تنش ها در جبهه شمالی و... اسرائیل را بر محور مقاومت چیره می کند و اساسا مذاکره و جایگاه آن از حیز انتفاع می افتد و اطراف ماجرا راغب به امتیاز دادن به تهران نیستند اگر جلیلی رئیس جمهور میشد این دور قابل تصور نبود و همه چیز بر مدار تنش با غرب جلو می رفت در هر دو فرضیه نمی توان از موفقیت کامل آن ها سخن گفت، ما می توانیم در شرایط موفقیت نسبی قرار بگیریم نه پیروزی مطلق،تازه باید برای آن تلاش کنیم ✍ابوقاسم