‌‌‌📜 شعر مقاومت🌷✊🌷 یکایک‌سر شکست‌آن‌روزاماعهدوپیمان‌نه غم‌دین بود در اندیشـه مردم ، غـم نان‌نه شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران به‌لطف‌حضرت‌خورشید اما بر خراسان‌نه کبوترهای گوهـرشاد بودیم و صدای تیـر پریشان کرد جمعِ یکدل مـا را پشیمان‌نه سراسر،صحن از فوج‌کبوترهاچنان پُر شد که‌چندین‌بارخالی‌شدخشاب‌آن‌روزومیدان‌نه یکی‌فریاد می‌زد شرمتان‌باد آی دژخیمان! به سمت ما بیاندازید تیر، امّا به ایوان‌نه یکی فریاد سر می‌داد بر پیکر سری دارم که‌آن‌را می‌سپارم‌دست‌تیغ و برگریبان‌نه برای‌او که کشتن‌را صلاح‌خویش می‌داند تفـاوت می‌کندآیا جوان یا پیر؟چندان‌نه دیانت‌برسیاست‌چیره‌شد،آری‌جهان‌فهمید رضاجان‌است‌شاه‌مردم‌ایران،رضاخان‌نه!  کلاه‌پهلوی هم کم‌ کم افتاد از سر مردم نرفت امّا سرِ آنها کلاه زورگویان،نه!  گذشت‌آن‌روزها،امروزاما برهمان‌عهدیم نخواهدشدولی‌این‌بارجمع‌ماپریشان،نه! به‌جمهوری‌اسلامی‌ایران‌گفته‌ایم«آری» به‌هرچه‌غیرجمهوری‌اسلامی‌ایران«نه»  کجادیدی‌که‌یک مظلوم‌تا این‌حدقوی‌باشد اگرچه قدرت ما می‌شود تحریم، کتمان نه  دفاعِ از حرم یعنی قـرار جنگ اگـر باشد زمین کارزار ما «تل آویو»است، تهران نه!  ✍️محمد حسین ملکیان 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』