❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه شعر ناب✓༺‌‌‌• 🍃🍓⃢🍒🌸🍎⃢🍩🌸🍒⃢🍓🍃 سینه از آتش‌دل در غم جانانه بسوخت آتشی‌بود دراین‌خانه که‌کاشانه بسوخت تنـم از واسـطه ی دوری دلبـر بگداخت جانـم از آتش مهـر رخ جانانه بسوخت سوزِدل‌بین که‌ز بس آتش‌اشکم دل‌شمع دوش‌بر من ز سرِمهر چوپروانه بسوخت آشنایی‌نه غریب‌است که‌دلسوزِمن است چون‌من‌ازخویش‌برفتم‌دل‌بیگانه‌بسوخت خرقه ی زهدِ مرا آب خرابات ببرد خانه‌ی عقلِ مرا آتش میخانه بسوخت چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست همچولاله،جگرم بی‌می‌وخمخانه بسوخت ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم خرقه‌از سر به‌درآوردوبه‌شکرانه بسوخت ترک‌افسـانه بگوحافظ و می‌نوش دمی که‌نخفتیم شب‌و‌شمع‌به‌افسانه بسوخت ✍️ «حافظ» ‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه ی فرهنگ و هنر ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini