#داستان_نماز
☀️ دیگر نمی توانم درس بگویم ☀️
💠 یکی از شاگردان
#آیت_الله_کوهستانی میگوید : روزی آقا در حسینیه مشغول تدریس بود همین که صدای
#اذان ظهر را شنید کتاب را بست و فرمود: «بابا جان من دیگر نمی توانم درس بگویم باید بروم نماز!»
💠 [یعنی با شنیدن اذان تمام توجه من به سوی سخن گفتن با خدا رفته است و دیگر نمی توانم به درس ادامه دهم]
📚 روح مهربان ؛ خاطرات و حالات عرفانی شیخ محمد کوهستانی ؛ صفحه ۳۱.
📒 قصه های خوب 🌸👇
🆔 @GhesehayeKhoob