🌷شما حتما به وصيت نامه پدرتان اعتراض كنيد تا ما از طريق مراجع قضايی نماينده ای انتخاب كنيم و يك وصيت نامه قانونی تنظيم كنيم و حق شما را بگيريم. 🌷جواب پدرم همه را شگفت زده كرد : به هيچ وجه ارزش ندارد! بگذاريد دل آنها با اين اسباب بازی ها خوش باشد. دادستان به پدرم گفت : شما فرزند پسر و بزرگ تر از همه هستيد. طبق قانون اجازه بدهيد ما آن چه متعلق به شماست را پس بگيريم و يكی از ده ها و يا صدها ده يا ويلا يا يك باغی را برای شما بگيريم. 🌷پدرم به دادستان گفتند : اتفاقا من هميشه به كسانی كه ويلايی خانه ای طلا و جواهری باعث خوشحالی آن ها می شود حسودی می كنم. دادستان با كمال تعجب به پدرم گفته بود : -متوجه نمی شوم لطفا بيش تر توضيح بدهيد. پدر به او گفته بودند : خوب بالاخره اين آدم ها با يك تكه آهن مقداری خاك يا مقداری شيشه خوشحال می شوند و به همين چيزها راضی اند ادامه دارد... 🌹@Gilan_tanhamasir