#Gazagenocide
اولین سفر فلسطین
مقدمه فلسطین رفتنش ، خبری بود که یکی از آشناها صبح زود به مان داد . گفت: مامورای شهربانی امروز دوباره میخوان بیان سراغ احمد که دستگیرش کنن.
خبرش موثق بود . همان صبحی با یک تانکر نفتکش که داشت میرفت آبادان ، فراری اش دادیم از شهر .
دو ، سه ماه ندیدیمش ، وقتی برگشت، فهمیدیم از آبادان رفته عراق و از آنجاهم رفته فلسطین . بعد هم از طریق ترکیه ، قاچاقی برگشته بود ایران . با این که چیزی به پیروزی انقلاب نمانده بود و ارکان رژیم به هم ریخته بود ، ولی باز هم خطر دستگیری اش وجود داشت . یادم هست برای پدر یک رادیو آورده بود، برای بقیه هم ، سوغاتیهای دیگر . یک سری عکس کوچک و بزرگ هم آورده بود. همه شان مربوط به اردوگاههای فلسطینی نشین بودو حکایت از آوارگیها و بدبختیهایشان داشت.
منبع : کتاب شهید احمد کاظمی– مسافران ملکوت – سعید عاکف – انتشارات ملک اعظم
#غیرقابل_ترمیم
#طوفان_الأقصى
@Gol_Nodbeh