✍غفلت استراتژیک از نقش ملائکه در تمدن‌سازی 🔹یکی از مهم‌ترین غفلت‌های امروز جهان اسلام، فروکاستن واقعیت عالم به سطح ماده و کنار رفتن تدریجی ساحت فرامادی از تحلیل‌های دینی و حتی سیاسی است. این غفلت، بیش از آنکه ریشه در توسعه علمی داشته باشد، ناشی از سلطه فرهنگی و معرفتی غرب است؛ در حالی که خودِ غرب، برخلاف ظاهر عقلانی و پوزیتیویستی‌اش، هیچ‌گاه از پیگیری امور فرامادی و فوق‌حسی دست نکشیده است. کافی است اندکی در تاریخ دستگاه‌های اطلاعاتی غرب دقت کنیم تا ببینیم آنان چگونه در نهایت جدیت با پدیده‌هایی سروکار داشته‌اند که فراتر از ماده است. 🔹در طول جنگ سرد، سازمان سیا با راه‌اندازی پروژه‌های مشهور Stargate, Grill Flame, Project Scanate به‌طور رسمی بودجه‌های سنگین برای «رویت‌ دوربرد» (Remote Viewing)، تله‌پاتی، نفوذ ذهنی و ادراکات فرامادی اختصاص داد. این پروژه‌ها تا سال‌ها ادامه یافتند و برخی از افسران ارشد سیا و DIA گزارش‌های رسمی درباره «موفقیت نسبی» این عملیات منتشر کردند. ارتش آمریکا واحدی به نام Unit 490 در فورت مید ایجاد کرد که مأموریت آن صرفاً بررسی توانایی‌های غیرمادی انسان‌ها در عملیات اطلاعاتی بود. 🔹توجه به امور غیرمادی محدود به دوران جنگ سرد نبود. امروز نیز مراکز پژوهشی پنتاگون، در قالب پروژه‌هایی چون AATIP و تحقیقات روی «پدیده‌های غیرقابل توضیح» بار دیگر به شکلی آشکار از «واقعیت داشتن لایه‌های نامرئی عالم» سخن می‌گویند. بنابراین بسیار تناقض‌آمیز است که همان غربی که علیه جهان اسلام گفتمان مادی‌گرایانه می‌سازد، در عمل خود بیشترین سرمایه‌گذاری را بر امور فوق‌طبیعی انجام داده است. این واقعیت نشان می‌دهد که سخن گفتن از لایه‌های غیرمادی، برخلاف القائات رسانه‌ای نه خرافی است و نه غیرعلمی؛ بلکه بخشی از تجربه امنیتی، نظامی و فرهنگی قدرت‌های بزرگ جهان است. 🔹در عرصه فرهنگ عمومی نیز غرب هیچ‌گاه از پرداختن به امر فرامادی کناره‌گیری نکرده است. ده‌ها فیلم مشهور هالیوود درباره فرشتگان و موجودات غیرمادی ساخته شده است، که هرچند تحریف‌شده و گاه توهین‌آمیزند، اما یک حقیقت را آشکار می‌کنند: ذهن غربی نیز امر فرامادی را انکار نکرده، فقط آن را از مسیر حق منحرف کرده است. از میان این آثار می‌توان به فیلم‌های Constantine (2005)، City of Angels (1998)، Legion (2010)، Michael (1996)، سریال Lucifer و حتی فیلم‌هایی با رویکرد آخرالزمانی مثل Prophecy اشاره کرد. 🔹با وجود این واقعیت‌ها، جهان اسلام تحت تأثیر الگوی سکولار غرب، به‌تدریج از یکی از بنیادی‌ترین اصول ایمان یعنی ایمان به ملائکه فاصله گرفته است. در حالی که ملائکه در منطق اسلامی نه موجوداتی انتزاعی، بلکه نیروهای فعال و مدیریتی در نظام هستی هستند. جبرئیل حامل امر عقلی و وحی است، و میکائیل مسئول «نظام اسباب» و جریان رزق و تدبیر نیروهای طبیعی. اگر کسی در مدل تحلیلی اسلام دقیق شود، می‌بیند که بسیاری از آنچه غرب با عنوان «نیروهای نامرئی»، «سطوح فرامادی ادراک»، «حمایت‌های غیرقابل توضیح» یا «هشدارهای شهودی» مطرح می‌کند، در جهان‌بینی اسلامی ذیل مفهوم ملائکه تبیین شده است. اما ما تحت تأثیر فضای فرهنگی تحمیلی، به جایی رسیده‌ایم که سخن گفتن از ملائکه و نقش آن‌ها در عالم، با برچسب «توهم» خاموش می‌شود؛ در حالی که همین جامعه‌ای که ما را به سکوت فرامادی فرا می‌خواند، واحدهای اطلاعاتی برای بررسی نیروهای غیرمادی ایجاد کرده و فیلم‌های پرفروش درباره ملائکه می‌سازد. 🔹مشکل اینجاست که ما به‌جای تبیین علمی و قرآنی جایگاه ملائکه که رکن ایمان است، سرگرم مفاهیم اسطوره‌ای مانند آرش کمانگیر شده‌ایم؛ نمادهایی که نه عمق معرفتی دارند و نه قدرت تبیین جهان. نتیجه آن شده که نخبگان ما از تحلیل لایه‌های فرامادی عالم ناتوان‌اند و جهان را همچون یک دستگاه مکانیکی بی‌روح تفسیر می‌کنند. این فقدان درک از ملائکه، قدرت تحلیل جهان معاصر را نیز از ما گرفته است؛ زیرا جهان بدون ملائکه یک جهان ناقص، تک‌بعدی و سکولار است. 🔹به همین دلیل بازخوانی جایگاه ملائکه نه یک دغدغه معنوی محدود، بلکه یک ضرورت معرفتی و تمدنی است. اگر جامعه اسلامی بخواهد جهان را با منطق توحیدی بفهمد، باید این ساحت را در جایگاه حقیقی خود بنشاند و از تحقیرهایی که غرب بر ذهن مسلمان تحمیل کرده رها شود. آنچه امروز نیاز داریم، بازگشت به فهم صحیح از ملائکه است؛ فهمی که نه به معنویت سطحی فروکاسته شده و نه با خرافه آمیخته، بلکه بخشی از دستگاه معرفتی اسلام است و قدرت تبیین جهان را چند برابر می‌کند. پرداختن به ملائکه در این عصر، نه بازگشت به گذشته، بلکه بازگشت به عمق است؛ بازگشت به حقیقتی که جهان اسلام بدون آن، قدرت فهم و تحلیل رخدادهای عالم را از دست می‌دهد. 📲 برای دنبال‌کردن پست‌های بعدی: تلگرام https://t.me/man_kazemi ایتا https://eitaa.com/mansouron