تأملات قرآنی در باب «روابط انسانی»
(قسمت هفدهم: قواعد طلایی اسلام در مناسبات انسانی) (شماره ۱)
یکی از شاخص های اخلاقی مهم در نظام مناسبات انسانی، اصل «نیکی» در روابط انسانی است، لیکن نکته مهمتر اینکه، رفتار و یا گفتار نیک (َقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنا، 83/بقره، و مَنْ ذَاالَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَنا 245/بقره) زمانی بدل به یک امر طلاییِ درجامعه شده و امواج نیکی را در جامعه در سطوح کلان اجتماعی باعث میشود، که هر کار نیک، کار نیک دیگری را در پی داشته باشد، و بلکه فراتر از آن، هر امر نیکی، نیکی بیشتر و بهتری را به دنبال داشته باشد (وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا هنگامی که به شما درود گویند، شما درودی نیکوتر از آن، یا همانندش را پاسخ دهید).
اگر این قاعده در یک جامعه به لحاظ فرهنگی نهادینه بشود، کمترین، خُردترین و کوچکترین امر نیکی، موجب و موجِد بیشترین، کلانترین و بهترین عمل نیک در جامعه خواهد بود و این سلسله تا بی نهایت ادامه پیدا خواهد کرد و هر واکنش نیکویی، خود مستحق رفتاری بهتر و بیشتر به جهت نیکی خواهد بود و این روند هیچگاه پایانی نخواهد داشت. و البته واضح است که تمدن انسانی در سطوح بینهایتها رخ مینمایند. فرایند تمدنی چیزی جز این نیست که سطوح کلان اجتماعی مدام در حال زایش نیکیها و تزریق و توسعۀ آن در نهادهای اجتماعی و انسانی باشد.
این قاعده اخلاقی در قرآن مبنی بر واکنش نیک در برابر رفتار نیک، صرفا محدود و منحصر به جامعه اسلامی و اجتماع مسلمانان نیست، بلکه میتواند در یک جامعه و یک تمدن غیراسلامی نیز موجی از نیکیها را موجب شود و تمدن را در فرایند تمدنیاش تمدنیتر بنماید.
در جامعه و تمدن اسلامی، علاوه بر اینکه انسانها رفتارهای نیکی یکدیگر را به بهترین نحو پاسخ میدهند و اعمال خیر در جامعه روز به روز فزونی میگیرد، خداوند نیز هر نیکی را به طور احسن پاسخ داده و درآن فزونی و برکت قرار میدهد. این نکته، موج تمدنی رفتاهای نیک را در تمدن اسلامی به مراتب بیشتر و با ثباتتر میکند. عمل نیک و سخن نیک با ازدیاد و برکتی که از ناحیه خداوند درآن قرار داده میشود، تضاعف و تصاعد بیشتری پیدا میکند و بالطبع حوزه تمدنی را تکامل میبخشد. فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَنا (آل عمران/37)؛ ِمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْنا (شوری/23)؛ مَنْ ذَاالَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَريمٌ (حدید/ 11).
آیاتی ازاین دست نشان میدهد که قرض حَسَن و بلکه هررفتار حَسَن موجب میشود که خداوند در آن زیادی و برکت قرار داده و آن را به یک پدیده دنباله دار تبدیل کند.
شایان ذکر است این قاعده و قانون اعجاز آمیز قرآنی در تمدنسازی را نه میتوان در تاریخ تمدن سکولار پیدا کرد و نه میتوان از آن در ادبیات و تفکر مدرن نشانهای پیدا کرد. در جامعه مدرن، اساس و پایه در انجام کارهای خیر و تکثیر آن، قانون است. فراتر از قانون، فرهنگ عمومی چنین ضرورتی را در اخلاقیات ایجاب نمیکند که هر فردی در برابر هر امر نیکی احساس مسئولیت نموده و آن را برگرداند و بلکه بهتر از آن را انجام دهد، اما در جامعه اسلامی و در تمدن اسلامی هرفردی به موجب انگیزه معرفتی و ایمانیاش در برابر کار نیک سکوت نمیکند (فرهنگ شُکر)، آن را تکثیر میکند و سعی میکند از یک امر نیک، نیکیهای بیشتر و بلکه بهتری را بسازد و به جامعه تزریق نماید.
@Habibollah_Babai