حر را آب می‌نوشانی با دستانِ خودت و او خیره به نگاهِ پر مهرِ توست یقین دارم از چشمهای تو سیراب‌تر شد تا از مشک‌ِ آب! من هم تشنه ام، من هم معناے عطش را فهمیدم، حضرت دریا! کمی هم به ساحلِ خشکِ جانِ من بزن!!!