پادوهای رسانهای آمریکا در ایران / محمدامین امامی
وقتی از پادوهای رسانهای سخن میگوییم دقیقا از چه کسانی حرف میزنیم؟!
از جماعتی با درآمدهای میلیاردی و معافیت مالیاتی؛ از
وطنپرستان بیوطنی که آنقدر وطنپرستند که «محتویات رحمشان را در خارج از کشور خالی میکنند»(۱)؛ از کسانی که یک تار موی فرزند خارجنشین خود را به هشتاد میلیون ایرانی ترجیح میدهند؛ از آنهایی که سرشان در آخور بیتالمال است و استادانه جیب مردم را خالی میکنند؛ از
خودمردمپندارانِ همیشه طلبکاری که حتی نمایشگونه هم قدمی برای کمک به ایران و ایرانی برنداشتهاند؛ از
خودشیرینهایی که در محافل سیاسی و هنری خارجی با زبان اصلی لکنتدار، علیه وطنشان بلبلزبانی میکنند؛ افرادی که اگر خواستی پیدایشان کنی حول و حوش سفارتهای اروپایی
مشغول خوشرقصی اند؛ وقتی براندازشان میکنی میبینی که اصلا عجیب نیست و حتی بعید هم نیست که توییت بزنند، استوری کنند، پست بگذارند و مردم را به تجمعات خشن دعوت کنند.
سخن از قبیلهای است که وقتی فتنه را عقیم یافتند و دیدند بساط وحشیگریها تا حد زیادی فروکش کرده و دوره تسویهحسابها رسیده، مربی اخلاق شدند که، سیره رسول خدا در برخورد با مخالفان این نبوده و محاکمه، با اسلام رحمانی سازگار نیست، و گریبان پاره میکنند که «محاکمه نکنید؛ محاکمهها به التهابات داخلی و تحریمهای خارجی دامن میزند»(۲)
مربیان اخلاقی که سالهای سال در آثار هنری و ادبی و رسانهای شان اخلاق را زیر پا گذاشته و با صراحت و به نام آزادی بیان و آزادی هنرمند، از خطوط قرمز اخلاق عبور کرده به گونهای که آثارشان را باید
محصولات مثبت هیجده دانست.
سخن از پادوهای رسانهای، سخن از
دموکراسیخواهان دیکتاتور است که در مواجهه با انتقاد تلاش میکنند با سلاح جنگ روانی زبان منتقد را ببرند و دهانش را ببندند و تا فریادهای روشنگرانه را خفه نکنند از پا نخواهند نشست؛ هر هجومی به آمریکا و مقابله با آن، ایشان را بیش از خود آمریکاییها، داغدار و مضطرب و نگران میکند؛
دلواپسان فروپاشی داعش که مدافعان حرم را مدافعان اسد خواندند و بر حاج حسین همدانی شهید تاختند و تمثال دلربای فرمانده بزرگ جبهه مقاومت حاج قاسم شهید را پاره کردند.
حال این جماعت فهمیده اند که پایان خط است و برای آنها در ایران آیندهای نیست چون
ایران جای ستون پنجم و کاسهلیسان آمریکا و انگلیس نیست؛ چون کدخدا هم جایی در منطقه ندارد و
میرود تا گورش را گم کند.
باید مقاوم بود و صبور که این دست و پا زدنها، دست و پا زدنهای آخر خط است:
گـر بـدی گـفـت حـسـودی و رفـیـقـی رنـجـیـد
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پایان_مماشات
#ایران
_________________
پی نوشت:
(۱) اشاره به سخن ژوله که از تولد انسان به خالی کردن محتویات رحم تعبیر کرده بود.
(۲) نقل قول از زیدآبادی فعال اصلاح طلب