مدح امیرالمؤمنین علیه السلام همان اول تمایز داد احمد را؛ «امین بودن» و در دینِ مبین او تو را هم «اولین بودن» به محضِ اینکه نامت در دلِ «اسلام» روشن شد نمایان شد برایش تازه مختصّاتِ دین بودن عرق‌های جبین را پاک می‌کردی و خِلقت هم لبالب می‌شد از خواهش برای آستین بودن چه می‌فهمیم ما از «به ستمکاران، غضب کردن» چه می‌فهمیم ما از «با ضعیفان هم‌نشین بودن» نجف شد فرش زیر پات و احوالش دگرگون شد که دُرّش نیز مایل شد بر انگشتر نگین بودن محبت را به تنهایی نمی‌خواهم، که در مدحت محبت با جنون گُل می‌کند، وقتِ عجین بودن هزاران بار می‌گویم، نمی‌آید نمی‌آید به جز تو بر کسی دیگر امیرالمؤمنین بودن حسن_معارف_وند @HassanMaarefvand