حضرتِ قلب¹²⁸
وقت حرف زدنم باهات تموم شد و پرچم رو خودم جمع کردم و تحویل دادم ، همه رفتن که باهاش وداع کنن ولی من
حال اون شب و هیچ جوره با هیچی عوض نمیکنم ولی حرفم اینجاست.. 💔ابی عبدالله! من فقط پرچمِ روی گنبدِ حرمت و دیدم و اینقدر بی تابی کردم و حالم بد شد... بمیرم برای دخترت که سر بریده شما رو دید و از شدت غصه به شهادت رسید💔 من نه اسیر شده بودم نه از روی ناقه افتادم نه به دستام زنجیر بود نه خرابه نشین شده بودم و نه کتک و تازیانه خورده بودم... 💔ابی عبدالله ! من ایستاده بودم که پرچمت رو گرفتم ، روی پاهام ایستاده بودم که بقیه عزادارات راحت بشینن و خیلی راحت پرچم رو بغل کنن و زیارت کنن ولی بمیرم برای دخترت که توان ایستادن و راه رفتن نداشت😭 بمیرم برای اولین جامانده کربلا💔