. تاثیر فریاد رهبر انقلاب بر سر آل سعود در فاجعه منا! 💢 پاییز سال ۹۴، نرم‌نرمک خودنمایی می‌کرد. مدرسه‌ها هنوز سفت و محکم شروع نشده، وعده‌ی تعطیلیِ عید، کام دانش‌آموزان را دوباره شیرین کرده‌بود. سور ُسات جشن عیدقربان و نذری‌پزان، حال و هوای دیگری به شهر و محله بخشیده‌بود. 💢 دوم مهر آن سال، مصادف با عید سعید قربان شد. زائران خانه‌ی دوست هم، با شوقی وصف‌ناپذیر، در مسیر رمی‌جمرات، گام برمی‌داشتند تا غبار از دل بزدایند و نفْس سرکش درون را قربانیِ اطاعت از معشوق و معبود خویش کنند. 💢 هیچ‌کس خبر نداشت که خزان آن‌سال، زودتر از هر سال دیگر خواهد‌رسید؛ خزانی که نه به تن‌پوش سبز طبیعت، که به جان‌های سراسر نور زائران خانه‌ی خدا می‌زد. چه بسیار چشمان منتظری که به شوق دیدن سفرکرده‌ی خود، ثانیه ها را می‌شمارْد و چه بسیار دل‌های بی‌قراری که به دنبال نشانی از گم‌شده‌ی خود، مضاعف می‌تپید. اخبار خوبی به گوش نمی‌رسید، گوش‌ها می‌شنید اما قلب‌ها باور نمی‌کرد. همه‌ی نشانه‌ها از وقوع فاجعه‌ای بزرگ خبر می‌داد، قربانی خونین در حج بدست خون‌خواران سعودی... 💢 فاجعه‌ای عظیم و دوراز انتظار که قرار نبود خانواده‌ای، حتی پیکر حاجی خود را به آغوش بکشد و با او خداحافظی کند. همه‌چیز در پشت پرده‌ای از ابهام درحال دفن شدن بود و علت حادثه، تنها ازدحام زائران عنوان شد. دولت سعودی، مسئولیت هیچ حادثه و قصوری را نمی‌پذیرفت و صدها نفر از حجاج بیت‌الله‌الحرام، در آفتاب سوزان عربستان و به حال عطشان، جان دادند. 💢 گستاخی و بی‌مسئولیتی حکومت سعودی در قبال قصور عمدی خویش، حد‌ّ یقف نداشت تا آن‌که نصایح و تهدیدات رهبر حکیم و مقتدر این سرزمین، تسلای دل‌های داغ‌دیده شد و مُهر پایانی بر ظلم بی‌حدّ دژخیمان سعودی... آنان‌که حتی به درخواست وزارت امور خارجه‌ی ایران برای بررسی این فاجعه، جواب رد دادند، با ورود مقام معظم رهبری به جریان این حادثه، دیگر زبان بی‌شرمی خود را جمع و جور کردند. و چه خوش گفت نصراللهِ عزیز: " اگر ایران فریاد نزده بود، بر این حادثه سرپوش گذاشته می‌شد و کشته‌ها را بی‌سروصدا دفن می‌کردند و هرکس را که می‌خواستند زندانی می‌کردند..." نام و یاد شهدای عزیز منا، گرامی‌باد. ✍ سرباز ولایت «ڪـانال‌قهرماناטּ‌‌‌ایراטּ‌‌‌🇮🇷»↶   「@HeRoEsIrAn_Ir