🔆یک دعا ...! 🔸نه امام هادی علیه‌السّلام را می‌شناخت و نه به امامتِ آن حضرت و پدرانش اعتقادی داشت. تنها لحظه‌ای چشمش به آن جمالِ بی‌مثال افتاد و مهرِ حضرت به دلش نشست! از ذهنش گذشت که "خدا کند این آقا از شرِّ خلیفه در امان بماند" امام در حالِ عبور از کنارش، به نجوای ناشنیده‌اش آمّین گفتند و در حقّش دعا نمودند! و هنگامی که به دربار وارد شدند ناگاه چهره‌ی عبوس و خشمگینِ متوکّل عبّاسی با دیدنِ ایشان کاملاً تغییر کرد و آرام شد! انگار نه انگار که آن حضرت را احضار کرده و نیّتِ شومی در سر داشته است! و در آخر متوکّل با ملایمت و احترام، امام را به منزل بازگردانید! 🔸وقتی دعای خیرِ کسی که ولایت و امامت را قبول ندارد، به همراهِ "آمّینِ" امامِ هادی علیه‌السّلام، جانِ آن حضرت را در مقابلِ خلیفه‌ی عبّاسی حفظ می‌کند؛ وظیفه‌ی مایی که شما را امامِ زمانِ خود می‌دانیم چیست یا اباصالح؟ 🔸چه قدر در انتظار مانده‌اید تا برای فرجتان دعایی کنیم و شما آمّینش را بگویید یا مهدی! @Heyate_Majazii