غیبت آن واقعیتی است که شما حق گفتنش را ندارید، مثلاً به خانه کسی می روید که غذایش بد شده، شما حق ندارید بیرون خانه بگویید غذای او بد بود. مرحوم فقیه یزدی نقل می کند روزی مادرم شروع به غیبت یکی از عروس ها کرد، گفتم غیبت نکن، گفت حقش است و به غیبت ادامه داد. فقیه یزدی سرش را روی پای مادرش گذاشت و شروع کرد به ضجه زدن، که مادر بس کن، مادر دلش به رحم آمد و ادامه نداد اما فقیه یزدی گفت باید بروی حلالیت هم بطلبی. بعدها به فقیه یزدی گفتند چه شد که اینگونه ضجه زدید؟ این ضجه ها عجیب بود. فرمود من در آن لحظه با چشمان خود دیدم که مادرم را داخل آتش بردند. این یعنی همان لحظه که شما غیبت می کنید، در آتش رفته اید اما آن چشم بینا را ندارید آتش را ببینید؛ در قیامت پرده از روی آتش بر می دارند. 🌎 کانال هیدج نو 👇👇👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌•✾•••✾•••✾•••✾•••✾• ▪️@HidajeNoo▪️