#سفرنامه_اربعین
✅قسمت دوازدهم:
پیاده روی در محضر استاد
🔆عن الامام الصادق (علیه السلام):
مَن اَرادَ الله بهِ الخَیرَ قَذَفَ فی قَلبَهِ حُبَّ الحُسَین وَ حُبَّ زیارتِهِ.
🔅امام صادق (علیه السلام):
کسی که خدا خیر خواه او باشد، محبّت حسین و شوق زیارتش را در دل او می اندازد.
(بحارالانوار ج 98،ص 76)
🖋هر سال برای پیاده روی، ملازمت یکی از اساتیدم را انتخاب می کنم تا هم در راه خدمت به ایشان کنم و هم بهره های علمی ببرم.
امسال هم طبق روال، با یکی از اساتید قرار گذاشتم و تمام مسیر همراه ایشان بودم و دائما از ایشان سوالات مختلفی در زمینه های متفاوت از فقه و اصول و اخلاق و عقاید و معارف و سیاست و...می پرسیدم.
برنامه استاد این بود که بعد از ظهر راه بیفتد. هیچ وقت این ساعت را برای شروع پیاده روی اربعین انتخاب نکرده بودم ولی برای این که مصاحبت ایشان را از دست ندهم، همراه استاد شدم.
در همان ابتدای طریق کربلا، حدود بیست نفر از عراقیون مخلص ، برای میزبانی به ما مراجعه کردند و اصرار داشتند که به منزل ایشان برویم ولی چون تازه در ابتدای طریق بودیم، نپذیرفتیم.
تا حدود دوازده شب، تا عمود سیصد طی طریق نمودیم و حسابی خسته بودیم ولی همه جا پر بود و حتی بیرون موکب ها در فضای باز هم جایی برای خوابیدن وجود نداشت.
در طریق نجف اشرف تا کربلا، معمولا حدود نماز مغرب بیتوته می کنند و همه جا پر می شود و ما هم این مطلب را می دانستیم ولی چون دیر راه افتاده بودیم، مجبور بودیم تا نیمه شب راه برویم تا جبران شود.
هر جا می پرسیدیم، می گفتند: «نه جا داریم و نه پتو». هوا بسیار سرد شده بود. اگر جا پیدا نمی کردیم، باید تا صبح راه می رفتیم تا سرما نخوریم.
کاملا از یافتن مکان استراحت نا امید شده بودیم. در همین حال، به سیدالشهدا (علیه السلام) متوسل شدیم.
چند لحظه بعد، یکی از موکب ها هماهنگ شد که هم جای گرمی داشت، و هم تلفن تماس رایگان و هم پذیرایی رایگان و ....
اهل بیت (علیهم السلام) کریم اند.
کریم کاری بجز جود و کرم نداره...
https://eitaa.com/Hoseinmehrali