. افتاده آتش در حرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم سوزد درِ بیت‌الکرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم تنها نه دربِ خانه سوخت ، شمع و گل و پروانه سوخت مثلِ دلِ غم‌پرورم ، وای‌مادرم وای‌مادرم بایک لگد هم در شکست ، هم پهلوی مادر شکست هم کشته شد برادرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم افتاد مثل محتضر ، میگفت با سوز جگر فضه بگو کو شوهرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم مادر به دنبال علی ، پشت سرش من با حسین فریاد میزد خواهرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم با خود علی را برده بود ، قنفذ اگر آنجا نبود از این حرامی نگذرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم با تازیانه با غلاف ، آنقدر زد بر مادرم که بازویش کرده ورم ، وای‌مادرم وای‌مادرم با کس نگفتم ای خدا ، من ماجرای کوچه را آنجا چه آمد بر سرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم در کوچه شد مویم سفید ، دیدم که نامردی پلید زد بی هوا بر مادرم ، وای‌مادرم وای‌مادرم ای کاش قدّم میرسید ، تا می شدم آنجا سپر بر مادرِ بی یاورم ، ، وای‌مادرم وای‌مادرم یک ضربه زد نامردِ پست ، دو گوشوارش را شکست در پیش چشمانِ ترم ، وای‌مادرم وای‌مادرم سیلی اگر یک بار خورد ، یک ضربه از دیوار خورد نقش زمین شد در برم ، وای‌مادرم وای‌مادرم مادر دو چشمش تار شد ، کار حسن دشوار شد‌‌ چگونه مادر را برم ، وای‌مادرم وای‌مادرم عبدالحسین میرزایی ✍ ......................................................