عبرت های تاریخ سیاسی ایران:
تاریخچه و عملکرد گفتمان سیاسی طرفدار غرب در ایران(۱۰)
۳-امتیاز رویتر
یکی از خائنانه ترین امتیازاتی که توسط ملکم خان به انگلیسی ها داده شد امتیازی بود که با دلالی و مباشری میرزا ملکم خان به عنوان سفیر ایران در انگلیس و حمابت میرزا حسین خان سپهسالار صدراعظم ناصرالدین شاه با شعار استفاده از منابع خارجی برای اجرای پروژه های صنعتی و کشاورزی و...به یک نفر به نام بارون جولیوس صهیونیست انگلیسی داده شد. بر اساس این قرار داد ننگین بود که همه ایران را به قیمت مفت و در ازای وامی به مبلغ ۲۰۰هزار لیره با سود ۵درصد آن هم برای مسافرت شاه به انگلستان جهت خوشگذرانی و سیاحت واگذار کردند.البته رشوه هایی که همه دست اندرکاران این قرارداد از صدراعظم گرفته تا ملکم خان و پادوها و... گرفتند تقریبا برابری می کرد با مبلغ وام اخذ شده، که با آشکار شدن فساد ناشی از این قرارداد بود که اعتراضات علما و مردم و ...باعث لغو قراردادشد و میرزاملکم خان و سپهسالار از مناصبشان برکنار شدند.
جزئیات بیشتری از این عمل ننگین در بخش مربوط به معرفی میرزا حسین خان سپهسالار بیان خواهد شد.
وقتی میرزا ملکم خان به علت آبروریزی و فسادی که مرتکب شده بود مورد غضب ناصرالدین شاه قرار گرفت و از مناصب دولتی برکنار گردید برای حفظ حضور خود در صحنه ی سیاسی اقدام به راه اندازی نشریه ای به نام قانون کرد. او در نامه ای خطاب به ناصرالدین شاه راز سر به مهر جریان فراماسونری لیبرال مدعی تجدد گرایی و اصلاح طلبی را این گونه فاش می کند و نشان می دهد که همه ی شعارها و ادعاهای آزادی خواهانه و اصلاح طلبانه آنها در جهت نام و نان و جاه و مقام خودشان است نه در جهت منافع کشور و مردم. متن نامه به شرح ذیل است:
" والله بالله هر یک از تکالیفی را که اشاره بفرمایید قبول خواهم کرد، به همه حالت راضی ام مگر به بیکاری،حتی بیکاری را هم قبول خواهم کرد، اما به شرط این که اسباب گذران من مهیا باشد. اگر بخواهند هم گرسنه باشم و هم بی کار بمانم این نخواهد شد. من اگر حقه بازی بکنم سالی هفت هشت هزار تومان عایدم می شود، اگر فراموشخانه بر پا کنم سالی بیست سی هزارتومان مداخل می کنم، اگر روزنامه نویسی بکنم به اصطلاح قدیمی ها هر کس را بخواهم به زانو می اندازم با وصف این چگونه ممکن است که من خودم را زنده دفن کنم.(کتیرایی، محمود، فراماسونری،ص. )"
این نامه سند گویایی است از یکی از کسانی که امروزه به عنوان یکی از بنیانگذاران اصلاح طلبی در ایران مورد افتخار لیبرالهایی است که با همان شعارهای ملکم خانی دم از اصلاحات و تجدد و ارتباط با دنیای غرب و استفاده از منابع خارجی(غرب) برای ساختن ایران و ...میزنند.
به قول محمود محمود اگر مسائل بر وفق مراد ملکم خان پیش می رفت و جلو رشوه خواری و چپاول گری و فسادهای سیاسی و مالی او در اثر اعتراضات مردم گرفته نمی شد هرگز دم از آزادی خواهی و اصلاح طلبی نمی زد.
"اگر سوانح و اتفاقات ایران به دلخاه ملکم خان پیش می رفت در خط آزادی خواهی نمی افتاد".(محمودمحمود، تاریخ روابط ایران و انگلیس، ج۵،) شور بختانه
این مشقی است که همه اصلاح طلبان در طول تاریخ تا امروز از روی دست ملکم خان نوشته اند یعنی اگر محمدخاتمی در زمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به جرم رفتارهای لیبرالیستی و سکولارمابانه توسط مجلس به اصطلاح آن روز راست و به اصطلاح امروز اصول گرا استیضاح و برکنار نمی شد و اگر موسوی خوئینی ها توسط مقام معظم رهبری به آرزویش که ریاست قوه قضائیه بود می رسید(خاطرات هاشمی رفسنجانی) اگر نفوذی های مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری در زمان هاشمی رفسنجانی به ریاست موسوی خوئینی ها و فرماندهی سعید حجاریان که مانند ماری در آستین انقلاب اسلامی رشد کرده بودند به آرزوهای خود برای قبضه کردن قدرت و استحاله کردن انقلاب می رسیدند، اگر میر حسین موسوی که بعد از پذیرش قطعنامه رندانه استعفاء کرده بود تا در مقابل امام و تاریخ از خود یک قهرمان بسازد اما با هوشیاری رئیس جمهور وقت مقام معظم رهبری موفق به این کار نشد به طوری که بعد از آن سالیان سال منزوی شده بود، اگر هاشمی رفسنجانی با حزب کارگزارانش موفق شده بود قانون اساسی را دست کاری کند تا مانند حسنی مبارک در مصر به عنوان رئیس جمهور مادام العمر در ایران حاکم بشود و... خلاصه اگر همه چیز بر وفق مراد صاحبان قدرت پیش می رفت هرگز تبدیل به اپوزیسیون درون نظام نمی شدند و جبهه ای را به نام اصلاحات باز نمی کردند به طوری که حاضر باشند بعد از شکست در فتنه های متعدد در دهه های هفتاد و هشتاد به نام اصلاحات با جنایت کاران آمریکایی و اتحادیه اروپا و فرماندهی ناتو و منافقین و صهیونیستها برای شکست انقلاب و بازگرداندن کشور زیر سلطه استعمارگران غربی همدست بشوند.
ادامه دارد
محمدعلی نصیرپور
📣تشکل انقلابی سُعداء
🆔
@soada_qom