وقتی تنهام نمی دانم برای سیدی که حدوداً صد تن بمب روی سرش ریخته شده گریه کنم یا برای برادرش سنوار که تنها شهید شد! اما این گریه گریه عجز و ذلت نیست، گریه شکوه و شوق است! در شگفتم از افق نو، طلوع خورشید عصر جدید! عصر ظهور!