عملیات برون مرزی ساواک: ساواک و لبنان
از نخستین سالهای تأسیس ساواك، مأمورانی به لبنان اعزام شده و نمایندگی ساواك در این كشور ایجاد شد. سرتیپ حمید ناصری اولین نفری بود كه در رأس نمایندگی ساواك در لبنان قرار گرفت. مراقبت از گسترش اندیشههای چپ و كمونیستی در لبنان، نظارت بر احزاب و گروههای سیاسی و قومی مؤثر در تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی لبنان، تلاش برای جلوگیری از گسترش نفوذ مصر و جمال عبدالناصر و عراق در لبنان، و نیز تلاش برای گسترش نفوذ فرهنگی ایران در بین مردم لبنان، از جمله مهمترین اهداف طرحهای راهبردی و اجرایی ساواك در لبنان بود. ناآرامیهای تمام نشدنی سیاسی در لبنان و تلاش پیگیری كه مصر، سوریه و عراق برای نفوذ در این كشور داشتند و نیز رقابت قدرتهای بزرگ در منطقه كه با همكاری نزدیك ساواك، موساد و سرویس اطلاعاتی و امنیتی تركیه نیز در لبنان همراه بود، بیش از پیش بر حساسیت و اهمیت فعالیت و حضور ساواك در لبنان میافزود. از سوی دیگر آمد و شد بسیاری از گروههای سیاسی و چریكی مخالف رژیم پهلوی در لبنان و ارتباطاتی كه با برخی گروههای سیاسی لبنانی و فلسطینی در آن مناطق داشتند، از دیگر دلایل مهم حضور و فعالیت چشمگیر ساواك در لبنان بود. از همان سالهای نخست تأسیس ساواك و تشكیل نمایندگی این سازمان در لبنان، بین ساواك و دستگاه اطلاعاتی لبنان رابطه برقرار شد. ساواك همچنین برای نفوذ در بین شیعیان لبنان و نیز دیگر گروههای مذهبی و قومی (نظیر مسیحیها) گامهای بزرگی برداشت و تلاش كرد از اتحاد لبنان با عراق، سوریه و مصر جلوگیری كند. پس از حمید ناصری، سرهنگ پاشایی و سپس سرلشكر منصور قدر در رأس نمایندگی ساواك در لبنان قرار گرفتند. در اردن نیز به دلیل روابط سیاسی نزدیك حكومت پهلوی با ملك حسین، ساواك در فعالیتهای برونمرزی خود آزادی عمل بسیاری داشت. منصور قدر همزمان با مسئولیت سفارت ایران در اردن و سپس لبنان، نمایندگی ساواك را نیز در این كشورها عهدهدار بود؛ ساواك در دوره حضور او در لبنان، در بین گروههای سیاسی، احزاب، شخصیتها و رجال سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، فرهنگی و مذهبی لبنان نفوذ یافت.
به رغم حضور ساواك در لبنان، مخالفان سیاسی و چریكی حكومت در لبنان آمد و شد داشتند و به انحاء گوناگون برای مأموران ساواك مشكل ساز میشدند؛ چنانكه در مراسم خاكسپاری دكتر علی شریعتی در سوریه، بسیاری از مخالفان سیاسی حكومت ایران كه مقیم لبنان و سوریه بودند، حضور داشتند و تلاشهای ساواك برای جلوگیری از برگزاری مراسم تدفین و بزرگداشت او در لبنان و سوریه با شكست روبرو شد.
از جمله مخالفان رژیم پهلوی كه در لبنان آمد و شد داشتند، گروههای چریكی بودند. بسیاری از اعضای گروههای چریكی و سیاسی مخالف حكومت پهلوی برای فراگیری آموزشهای نظامی و نیز تهیه اسلحه و مواد منفجره، در لبنان و بخشهایی از سرزمینهای فلسطینی در آمد و شد بودند و با مبارزان فلسطینی و لبنانی در اردوگاههای مختلف تماس داشتند. این امر موجب میشد ساواك موضوع كنترل مخالفان حكومت را در لبنان با حساسیت پیگیری كند. از جمله وقایعی كه در واپسین سالهای دهة 1340 در روابط ایران و لبنان مشكلاتی ایجاد كرد، حضور تیمور بختیار اولین رئیس ساواك (كه اینك به عنوان مخالف حكومت پهلوی در خارج از كشور به سر میبرد) در لبنان بود كه به رغم تمام تلاشهای سیاسی و دیپلماتیك و نیز اقدامات گسترده ساواك، دولت لبنان حاضر به تسلیم او به ایران نشد؛ به دنبال آن نیز، شاه روابط سیاسی دو كشور را قطع كرد.
از جمله فعالیتهای ساواك، تلاش برای نفوذ در بین شیعیان لبنان بود. نمایندگی ساواك در لبنان همواره تلاش میكرد در انتخاب رؤسای جامعه شیعه اثر گذاشته و شخصیتی در رأس شیعیان قرار گیرد كه از رژیم پهلوی حمایت كند. ساواك تلاش میكرد با برخی شیعیان ایرانی فعال در لبنان، از جمله امام موسی صدر و دكتر مصطفی چمران (پایهگذاران جنبش امل در لبنان) رابطه برقرار كند. طرح ساواك برای جلب همكاری دكتر چمران با شكست روبرو شده و ساواك تلاش كرد در رابطه او با امام موسی صدر اختلافاتی ایجاد كند؛ در همان حال برای جلب نظر مساعد امام موسی صدر به حكومت تلاش میكرد. ساواك در جلب نظر مساعد امام موسی صدر و جنبش امل به رژیم پهلوی با شكست مواجه شد و مذاكرات گاه و بیگاه طرفین هیچگاه نتیجه مطلوبی برای حكومت به بار نیاورد.
ادامه مطلب 👇
http://22bahman.ir/show.php?page=post&id=14821