هرچه منتظرش ماندند برای نماز به #مسجد نیامد. سابقه نداشت برای اقامه #نماز_جماعت تاخیر کند. نگرانش شدند. پس عده ای دنبالش رفتند و او را یافتند در حالی که در کوچه، چهار دست و پا بر زمین زده و کودکی به پشتش سوار شده بود.
.
یکی از #صحابه خود را به او که حالا لباسش حسابی خاکی شده بود رساند و متعجب گفت: یا #رسول_الله! وقت #نماز است و #مردم در انتظار شما.
پاسخ داد: من شتر این کودکم و او باید مرا رها کند. و به کودک لبخند مهربانی زد.
مرد رو به کودک گفت، آیا مرکبت را رها نمی کنی؟
#کودک پاسخ داد: نه ... او خودش خواست با من #بازی کند و شتر من باشد.
#پیامبر تایید کرد و گفت، شترش را از او بخرید تا راضی شود.
.
یاران متعجب به هم خیره شدند. که یکی شان به کودک گفت: آیا شترت را به من می فروشی؟
کودک کمی فکر کرد و سری به نشان تایید تکان داد.
پس مرد دست در جیب برد و چند گردو به کودک داد.
پیامبر: آیا راضی شدی مرا به اینان بفروشی؟
کودک با لبخند از پشت پیامبر پایین آمد.
.
سالروز میلاد سرشار از خیر و برکت #منجی_بشریت و تجلی رحمت و #مهربانی #خداوند، #حضرت_محمد مصطفی (ص) تبریک و تهنیت باد 🥰😍💚
#انسانیت #حقوق_کودک #تربیت_کودک #زیبا #محمد #اسلام
🆔 @Imam_asheghan
✅ کانال #امام_عاشقان